قراره یه نوزاد دختر از شیرخوارگاه بیاریم برای کارهاش نزدیک به سه ساله که رفتیم و آمدیم حالا دیگه نی نی رو دیدیم و رفتیم دادگاه دنبال حکم سرپرستی از قاضی بهمون برای هفته ی دیگه وقت دادرسی دادن و قاضی میگه قول نمیدم اون روز به کارتون رسیدگی بشه و کارتون می افته بعد از تعطیلات عید ....دلم گرفته و اشکهام امانم نمیده اون آدمای به ظاهر متدین دلشون برای یه بچه ی یتیم نمی سوزه نمی خوان یه بچه شب عید خانواده داشته باشه از محبت برخوردار بشه ...چی بگم ... ببخشید قصدم ناراحت کردن تون نیست پرسیدی تعریف کردم