دخترم ترو خدا بیدار شو از این خواب خرگوشی
شوهرم من که با کلی اهنو تولوپ اومد جلو نمیدونم فاز جومونگ و مردانگی داشت معلوم شد گوهی بیش نیست
مثل این سگ های وحشی هستند تو مستند حیات وحش نشون میدن وقتی یه لاشه گوشت دار پیدا میکنن آب از لب و لوچش میرخت اونجوری بود واسم
بعدها سالیان بعد فهمیدم که من یه حیوون ضعیف زخمی بی دفاع بودم براش که بوی خون زخمم باعث شده بود دنبالم کشیده بشن لاشخورها رد خونمو دنبال کرده بودند
همه اوناهم فیلم بود تا شکارش بشم
مثلاً یه روز تو دوران عقد مون زنگ زده بود خونمون مامانمم بهش گفته من خونه نیستم رفته مغازه چسب زخم بخره برای پاش
اونم با کلی ناراحتی و نگرانی و استرس برگشته بوده گفته که بمیرمم چی شده خیلی زخم شده بخیه اینا که نمیخواد اگه میخواد خودمو برسونم ،،،برگشتم خونه دیدم مامانم داره میخنده گفتم چی شده گفت مرد گنده کم مونده بود بزنه زیر گریه
ولی همه اونا بازی و نقشه بود تا احساس پشیمانی نکنم از کلاه گشادی که تا خرخره سرم رفته ،،، بعدم بهش اعتماد کنم که آدم خوبیه همچنین خانواده اش
ولی در اصل و ذات یه آدم بچه ننه ، بدهن ، خاله زنک ، عصبیه ، سمیه
ازما گفتن بود صلاح مملکت خویش خسروان دانند