چون این کلیشه افتاده تو ذهن همه که زن و مادر باید تو خونه و در خدمت بچههاش باشه. اما هیچکس همچین خواستهای از یه پدر نداره
آره خوبیش این بود که تا کوچیک بودیم با خودش بودیم
اما بعد که میرفتیم دبستان دیگه یه زمانیو یا تنها بودیم یا با پدرم بودیم یا مادربزرگم
کلا یادم نمیاد احساس ناراحتی کرده باشم هیچوقت بابت این موضوع. مامانم وقتی میومدند خونه اینقدر بهمون خوش میگذشت و برامون وقت میگذاشتند که اون ساعت نبودنشو اصلا حس نمیکردیم
پدرمم همینجور بودند با وجود خستگی که داشتن اول با ما بازی میکردند بعد با مامانم کارای خونه رو میکردند