با دیدن یکی از تاپیکا یه خاطره ی بدی دوباره تو ذهنم اومد
دخترم وقتی نوزاد بود بستری شد چون نارس بود بار اولی که دیدمش با یه چسب پهن کاغذی شلنگ تنفس رو به دهنش چسبونده بودن بار دومی که رفتم به دیدنش به پهنای همون چسب کوفتی صورت زخم شده بود کااامل رد چسب پوست صورتشو کنده بود نفهمیدم کار کدوم یکی از پرستارای یی وجدانی بود که نکرده بود قبل کندن چسب آبی یه روغنی بزنه و بعد اون چسب پهن رو از صورتش جدا کنه الهی بشکنه اون دستی که اون چسب کوفتی رو با بی رحمی و سنگدلی از صورتت کند طوری که دکتر قبل دیدن من برا زخم صورتش سه تا پماد نوشته بود و بالا سرش بود
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
شاید تازه کار بود بلد نبود و قصدش بیرحمی نبود.شاید خودش بعدش کلی ناراحتدشد..تو ببخشش بخاطر خدا...البته ک حق با شماست
نامه ای به فرزند نداشته ام:کجایی جان مادر؟من که مردم از چشم انتظاری...خسته نشدی از بازی با فرشته ها..من دلتنگ توام، دلتنگ بوی تنت دلتنگ ب اغوش کشیدنت تو دلتنگ من نیستی جان مادر؟روزها موهای طلاییت رو شونه میکنم ناخن هاتو لاک میزنم بعد پشیمون میشمو لاکت رو پاک میکنم صورت نازت رو ب جای وضو میشورمو کنار جانماز خودم برات جانماز پهن میکنم نمازم که تموم میشه سرم رو برمیگردونم تا بهت لبخند بزنم اما میبینم همه اونا خیال بود،یه خیال خوش...شب هایی که خوابت رو میبینم دلم نمیخواد هیچوقت بیدار بشم اما بیدار میشم و دوباره روی خودم آوار میشم ...بسه دیگه چشم انتظاری بیا مادر بیا😭😭😭😭
شاید تازه کار بود بلد نبود و قصدش بیرحمی نبود.شاید خودش بعدش کلی ناراحتدشد..تو ببخشش بخاطر خدا...الب ...
یه رفتارهایی رو به چشم دیدم که با نوزاد های زبون بسته میکردن که تو زندان برای شکنجه نمیکردن با یه دست نوزاد رو بر میداشتن از دستگاه انگار پاره آجر بلند میکردن برای شیر دادن سر بچه رو به چشم دیدم که گذاشت بین دو زانو تا تکون نخوره
هر چقدر هم نا بلد باشی دیگه هر کسی میدونه وقتی یه چسب رو بکنی از رو بدن درد داره و باید با ملاحضه جدا کرد اونم از صورت یه نوزاد اونم چسبی رو که چند روزه چسبیده و حسابی محکم شده
من چندین باری ک رفتم بیمارستان متوجه شدم این که یه عده گفتن سهمیه ای و.... خیلی حق داشتنیگم همشون چو ...
بله خوب و بد تو پرستارها هم متاسفانه زیاد دیده میشد یه عده شون انگار از سر اجبار اونجابودن برون هیچ تعهدی ولی از حق نگذریم پرستار مهربون و دلسوز هم کم ندیدم