2777
2789
عنوان

باردارم وسواس فکری اومده سراغم

99 بازدید | 8 پست

اخرای بارداریمه شبا باز وسواس فکری سراغم میاد اذیتم میکنه فکرمو درگیر میکنه قبلا داشتم درمان شدم اما درمان قطعی ک نداره الان باز برگشته سراغم خیلی دارم اذیت میشم لذت نمیبرم چه درد و رنج بزرگیه اخه چیکار کنم ؟؟

چه فکرایی داری

هر شبی به یه چیز مثلا یه بار به مراحل زایمان ک چی میشه یه بار به اینک چه جوری قراره بگذره چه اتفاقاتی قراره بیوفته دوباره به اینک یه وقت پول کم نیاد اصلا نمیدونم هر شبی یه فازیه داغونم کرده 

بچه ها بعد مدت ها جاریمو دیدم، انقدررررر لاغر شده بود که اولش نشناختمش!
پرسیدم چیکار کرده که هم هرچیزی دوست داره میخوره هم این قدر لاغر شده اونم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم فستینگ گرفته منم زیره رو نصب کردم دیدم تخفیف دارن فورا رژیممو شروع کردم اگه تو هم می‌خوای شروع کن.

تجربه شخصی خودم میگه که درمان این بیماری ها فقط کنترل افکار هست و لاغیر...باید خودت هم بخوای عزیزدلم که به این افکار اهمیت ندی. سرت رو با یکاری گرم کن کتاب بخون، سریال ببین اگرم اومد توی ذهنت راجع به یه موضوع دیگه که واست جالبه فکر کن حواست رو پرت کن

مدتی است یادمان رفته پسری مانده از تبار علی(ع)💚  روزی تو خواهی آمد از کوچه های باران🌧️     تا از دلم بشویی غم های روزگاران❤️  “سنصلی فی القدس ان‌شاءالله„🇵🇸🤍   ایشالا روز واقعه بهونه گیر نشیم ایشالا جا نمونیم از سپاه کربلا.... 

تجربه شخصی خودم میگه که درمان این بیماری ها فقط کنترل افکار هست و لاغیر...باید خودت هم بخوای عزیزدلم ...

تو تمام این مدت اینکارو کردم اما الان انگار جواب نمیده و بیش از اندازه درگیرم میکنه غیر قابل تحمل شده درد بدیه

ببین من که قبلا این مساله رو نداشتم تو بارداری درگیرش شدم ظاهرا طبیعی و اجتناب ناپذیره، البته اوجش سه ماهه اول بود، اونم تا حدود هفته ۱۰، بعدش یهو رها کرد و سبک شدم.... البته من بیشتر دچار نشخوار ذهنی شده بودم، یعنی یهو مغزم گیر میداد به یکی از اقوام یا دوستان و تو مغزم سر یه موضوع قدیمی باهاش دعوا میکردم، هر بار هم یه نفر سوژه بود..... یه تسبیح کنارم دارم سعی میکردم تا بهم فشار میاد ذکر بگم ولی واقعا کنترلش سخت بود، فقط قبول کرده بودم که طبیعیه و چاره‌ای نیست، به خودم میگفتم بخاطر بارداریه باید تحمل کنی میگذره.... البته الان حدودا ۲، ۳ روزه همش نگران زنده بودن و نبودن بچه میشه چون هنوز تو سن حرکت نیست و هموز شکم ندارم، اینجا هم تاپیک باز کردم بلکه ملت بیاد کمک فکری بدن ولی جواب خاصی دریافت نکردم 

ببین من که قبلا این مساله رو نداشتم تو بارداری درگیرش شدم ظاهرا طبیعی و اجتناب ناپذیره، البته اوجش س ...

من قبل از بارداری سالها پیش درگیرش بودم شدید بعدا ک بهتر شدم هر از چند گاهی یه موجی میومدو میرفت زود اما الان ک باردارم اوایلش ک یه هفته اصلا ولم نکرد در حدی ک به دکتر میگفتم اگر بهم دارو ندی نمیدونم چی میشه اونم گف نه تحمل کن تموم میشه سعی کن بخوابی فقط به زور خودمو میخوابوندم بعد دیگ ول کرد تا الان اخرای بارداری سه شب میاد یه شب نمیاد تنها چیزی که میدونم اونی ک دچارش نشده به هیچ عنوان نمیتونه بفهمه چی میگم فقط خودمون میدونیم چقدر سخته و عذاب اور دلم برای یه خیال راحت تو اون لحظه ها پر میزنه 

ببین من که قبلا این مساله رو نداشتم تو بارداری درگیرش شدم ظاهرا طبیعی و اجتناب ناپذیره، البته اوجش س ...

درمانش فقط کاهش استرسه و مشغول شدن با چیزی که از یادت ببره همه چیزو باید امتحان کنی هر بار یه مدلی با یه روش جواب نمیده دارو هم اثر بد میذاره اروم میکنه خیلی اما بعدا وابستگی داره برا همون من دارو استفاده نکردم ترسیدم گفتم مغزم شرطی میشه تمام تلاشمو میکنم تمرین بدم به ذهنم ترک کنه این فکر کردن بیش از اندازه رو 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز