هر سری که تاپیک میزدم خصوصااین اواخر،خیلی ها بهم میتوپیدن و میگفتن مارو سرکار میزاری هرچی ما میگیم کارخوددتو میکنی،دیگه تصمیم گرفتم هیچی از زندگیم و مشکلاتم توسایت نگم تاجایی که بشه
یا میگفتن مریضی و اینا رو میگی که اعصاب مارو خورد کنی
خیلی ذهنمو مشغول میکنه هر سری این نوع کامنتا،چون من نه بیمارم و نه سرسری از حرفاتون رد شدم
تک تک چیزایی که گفته بودم عین واقعیت بود،انگار داشتم برای خودم تعریفشون میکردم،همونقدر بی کم و کاست
و تاالان،من هر سری برمیگردم هرکامنتی ک برام گذاشتن و راهنماییم کردنو هزار بار میخونم،و هی فکر میکنم بهشون و دارم تغییراتی میدم تو زندگیم،همین راهنمایی های شما باعثشه،باعث شده چشمام باز شه
بخدا که بی فایده نبوده
من چون حامله ام سختمه که یهو بخام یه تصمیم بزرگ بگیرم،ولی دارم پله پله پیش میرم و ب فکر ی تغییر جدی ام،شاید اگه یه نفربهم میگفت داره بهت ظلم میشه من به خودم نمیومدم،ولی وقتی همه یکصدا و با صراحت اینوبگن،چشمات باز میشه ب واقعیت،و زور میزنی ک عوض کنی زندگیتو
بازم ممنونم از هرکسی برای من و زندگیم دل سوزونده وخواهرانه راهنماییم کرده ،نمیدونین من بی پناه چقد آروم میشم وقتی هربار میخونم پیام های توی تاپیکامو،یه دنیا ممنونم