شوهرمن ۳۳سالشه پسر فوق العاده مهربون و متعهدیه
واقعا آدم صاف و صادق و درستیه
تنها ایرادش ک متاسفانه اونم میزارم پای خانواده ی افتضاحی ک توش بزرگ شده و زجرایی ک بهش دادن اعتیادشه ک بشدت روش اثر منفی گذاشت
توی جهیزیه و رهن و عروسیمون هیچکس حتی یک ریال کمکش نکرد خودش جمعش کرد همه چیزو
و تونست حتی ماشین هم بعد عروسیمون بخره
بعد معتادشد تنبل شد و خراب کرد الانم داره ترک میکنه مصرفشم اول تریاک بود الان قرص میخورد
بشدت دوسم داشت و داره بخاطر من بارها با خانوادش جنگ داشت الانم باهاشون قط ارتباط کامل هستیم
این خلاصه شوهرم بود.حالا خاله های من شوهراشون نصفشون معتاد بودن و الان اگه انجمن معتادان شرکت نکنن بازهم معتاد میشن و اخلاقای بشدت بدی دارن و ب عنوان یک زن هرررگز در توانم نیست همچین مردهایی رو تحمل کنم یا هیز و خائنن یا بشدت غرغرو و از رفت و آمد بیزار و خسیس
درحالیکه شوهر من هیچکدوم از اینارو نداره بخداقسم
بعد همینا میشینن دورهمدیگه درمورد من و شوهرم و ازدواج من نظر میدن ک آره آرزو بدبخت شد با این شوهرکردنش!!!
واقعا بنظرتون باید چیکارکنم باهاشون؟؟؟؟اینم بگم خودمم اوایل ازدواجم بهشون اجازه دخالت دادم و از همون موقع خودم راهشونو باز کردم