من با خانواده شوهرم توی خونه سه طبقه زندگی میکنم یه طبقه ما و یه طبقه خانواده شوهرم و یه طبقه خواهر شوهرم که طلاق گرفته با دخترو پسرش زندگی میکنه ،حالا پسرش اومده بود خونمون اسباب بازی دخترم رو شکست دخترم خیلی گریه کرد منم ناراحت شدم به پسرش گفتم به دایی میگم که اسباب بازی رو شکوندی بچه هم رفت به مادرش گفت ، منم صدای خواهر شوهرم میشنیدم که بلند داد میزد زن دایی بی خود کرده که میخواد بره به داداشم بگه مگه یه اسباب بازی چیه یه اسباب بازی آشغاله ، چند برابر پولش رو میبرم میندازم جلوش به پسرش میگفت چرا میری خونشون بازم داشت داد و بیداد میکرد که خانوادش درو بستن تا من صداش رو نشنوم ، به نظرتون کی مقصره ؟ من حرف بدی زدم ؟
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
آقایون متاهل، لطفا به جای درخواست دوستی به زنای مردم، برید با زن معصوم خودتون که صبح تا شب درگیر بچه داری و خانه داریه دوست شید و محبت کنید، حق داره به گردنتون و در برابرش مسئولید.
رفتار خواهر شوهرتون زشت بوده اما خدایی ش اسباب بازی هم ارزش نداره میتونی قبل اینکه بچه شون بیاد اسباب بازیها به گرون دختر تو جمع کنی و دم دستی ها شو بدی بازی کنن ولی وقتی شکست دیگه حرف زدن صورت خوشی نداره
از وقتی طلاق گرفته چندساله زندگی رو برامون جهنم کرده
سر به سر اینجور ادما نباید بذاری مثل یه کبریت میمونن بی ارزش اما زندگیتو میتونن به اتیش بکشن ببین الان جوابشو بدی یه جنگه جواب ندی دلت میسوزه پس بهتره سربه سر این دیوونه ها نذاری خانواده شوهرم خیلی بدن واگذارشون کردم به خدا و قط رابطه کردم
خیلی دلم ازش پُر بود ، خیلی دخترمو اذیت میکنه همیشه اشک دخترمو درمیاره روزی چندبار با خواهرش میان خونمون آرامش برامون نگذاشتن فقط از شوهرم یه مقدار حساب میبره خواستم دیگه از این کارا نکنه
از وقتی طلاق گرفته چندساله زندگی رو برامون جهنم کرده
سر به سر اینجور ادما نباید بذاری مثل یه کبریت میمونن بی ارزش اما زندگیتو میتونن به اتیش بکشن ببین الان جوابشو بدی یه جنگه جواب ندی دلت میسوزه پس بهتره سربه سر این دیوونه ها نذاری خانواده شوهرم خیلی بدن واگذارشون کردم به خدا و قط رابطه کردم