2777
2789
عنوان

یه ادم چقدددد میتونه رو مخ باشه

238 بازدید | 19 پست

ما تصمیم گرفتم با دوست شوهرم خانوادگی بریم مسافرت بعد این دوسش همکارشم هس ما رفتیم کلیبر بعد این دوستش دوتا بچه داره یکیش ۱۱ ساله یکیشم ۵ ساله رفتیم یه پارکی که شبو بمونیم و بریم کلیبر و بگردیم اونجا شهر بازی بود خوابیدیم صبح بیدار شدیم که بریم من رفتم دسشویی بعدش دلم خواست سوار تاب شم بعد احساس کردم گوشیمو گم کردم برگشتم پیش شوهرم اینا دخترمم گذاشته بود پیش باباش گوشیمو دیدم اونجاس به شوهرم الکی گفتم دسشویی نرفتم برم بیام بعد زن بچه ای همکار شوهرمم با من رفته بودن دسشویی بعدش داشتن اونجا بازی میکردن که رفتم  پیششون منم یکم تاب سوار شدم(تو رو خدا قضاوت نکنید نگید بچه‌ ای فلان منم آدمم دل دارم) بعد به این گفتم که به آقایون الکی گفتم فعلا دسشویی نرفتیم وایسادیم نوبتمون بشه تا بیام یکم تاب سوار شم دخترم بیاد نمیزاره ،بعد نمیدونم این کی پسرشو فرستاده به شوهرم اینا گفته که داریم اونجا بازی می‌کنیم  که مثلا دروغ منو آشکار کنه یه ادم چقد میتونه عوضی باشه 😐


البته تا شوهرم نگفته بود که دروغ میگفتی و رفته بودید بازی کنید خودم جلو زدم گفتم گفتم عزیزم الکی گفتما میرم دسشویی رفته یکم تاب سوار شدم بعد شوهرم گف میدونم پسر ممد( همکارش) اومد گف گفتم عصبانی شدی گفت نه خوب کردی رفتی یکم حال هوات عوض شد 

صب کنه اینکارشو جبران میکنه همش پیشم بد شوهرشو میگه پیش شوهرش اینا رو میکوبم سرش 

همش دنبال این بود بین من و شوهرم دعوا را بندازه

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

حالا اصن ب شوهرت گفتی دستشوی ولی تاب سوار شدیچرا از شوهرت میترسی ک ای وای عصبی شدی و فلان برده نباشی ...

نمی‌ترسم به اونم میزنه.فتم مخالفت نمیکرد ولی میگف دخترمونم ببر بخاطر اون دروغ گفتم که نگه داره یکم تنهایی بازی کنم بعد با خودشم رفتم دخترمون بردیم

شاید بچه رفته پیش باباش اونا پرسیدن اینم گفتهاز کجا مطمئنی مادرش یادش داده؟

چون خودش بهم گف صب کن برگشتیم میگم دروغ گفتی ..... پسرشم مامانیه و بچه اس چه میفهمه 

چقدر توضیح میدی مگه آدم کشتی که بخوای روشن کنی ول کن بابا،اونم شاید خود بچه گفته از کجا میدونی مادرش ...

مادر از وقتی رفته بودیم اونجا سعی داشت بین من و شوهرم بحث بندازه

ببین با این صحبتت به نظرم این خانم خیلی خار و حقیر اومد که دنبال دعوا درست کردن بین شماست قطعا در نظر شوهرتم اینطوره پس تو با برملا کردن حرفهای اون خودت رو کوچیک نکن

فقط رابطتون رو باهاشون قطع کن

💫💫💫اگر نظم، انگیزه و اراده داشته باشید … هیچ چیز غیر ممکن نیست💫💫💫
چون خودش بهم گف صب کن برگشتیم میگم دروغ گفتی ..... پسرشم مامانیه و بچه اس چه میفهمه

شاید به شوخی اینجوری گفته آخه ماهم از این شوخی ها میکنیم چیزی نیست که بخوای اینقدر اعصاب خودت و خورد کنی و استرس داشته باشی شوهرت ناراحت شده یا نه 

مسافرت و الکی به خودت و بقیه تلخ نکن عزیزم

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792