2777
2789
عنوان

مادرشوهرم یک عروس لال میخواست

| مشاهده متن کامل بحث + 2158 بازدید | 121 پست
البته منظورم اينه مثل خانما برو بهش سر بزن برگرد نه اینکه کلا قطع بکنی واز اون ور بوم بیوفتی

بدبختیم اینه شوهرم پسر بزرگشونه و ازش مث چی توقع دارن،ولی اونقدرا براش ارزش نمیزارن

قدری شادی با خودت به خانه ببر...راه خانه ات را ک یاد گرفت....فردا،با پای خودش می آید....🌱
حرفت درسته عزیزم الان برام وظیفه شده

فقط باهاش رفت آمد بکن ولی واسه کار کردن نرو بگو دست پات درد میکنه از این به بعد میخام مثل عروسای دیگه ات مراقب خودم باشم میتونی غیر مستقیم اینارو براش تعریف کنی 

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

جونم برات بگه همیشه کمکش میکردم ولی خیلی زبونش تلخه.منم تصمیم گرفتم کمکش نکنم.ولی همش تیکه میندازه که کمک نمیکنی 

چادری ها محدود نیستند.بلکه محدوده ای دارند که کسی را به آن ورودی نیست
دیگه بستگی باین داره چقدر واسه خودت احتران قایلی

باید این چیزو تو وجودم تقویت کنم واقعا احساس میکنم از بین رفته

قدری شادی با خودت به خانه ببر...راه خانه ات را ک یاد گرفت....فردا،با پای خودش می آید....🌱

هروقت میومدخونمون میگفت خونتون کثیفه.همش میگفت اینایی که چیدیو جمع کن(وسایل برقی هامو).هی میگفتم من استفاده میکنم.هی حرف خودشو میزد

چادری ها محدود نیستند.بلکه محدوده ای دارند که کسی را به آن ورودی نیست
فقط باهاش رفت آمد بکن ولی واسه کار کردن نرو بگو دست پات درد میکنه از این به بعد میخام مثل عروسای دیگ ...

خیلی باهاش رودر بایسی دارم تا حالا اصلا ازش گلایه نکردم،باهم دردو دل کردیم ولی اینکه این چیزارو بگم نه واقعا

قدری شادی با خودت به خانه ببر...راه خانه ات را ک یاد گرفت....فردا،با پای خودش می آید....🌱
هروقت میومدخونمون میگفت خونتون کثیفه.همش میگفت اینایی که چیدیو جمع کن(وسایل برقی هامو).هی میگفتم من ...

یعنی تو مسایل زندگیتونم دخالت میکرد

قدری شادی با خودت به خانه ببر...راه خانه ات را ک یاد گرفت....فردا،با پای خودش می آید....🌱

مشکل من صحبت کردنه،نمیتونم باهاش حرف بزنم و بگم از دستش ناراحتم یه وقتی

قدری شادی با خودت به خانه ببر...راه خانه ات را ک یاد گرفت....فردا،با پای خودش می آید....🌱

دلم برای خودم میسوزه،یکی از جاریهام مث غوله،مث چی ازش میترسن ولی ب اونم احترام میزارن چون پاچه همه رو مبگیره،چ دعواهایی ک نکرده باهاشون ولی من بدبخت ک ساده و ساکتم ب چشم نمیام

قدری شادی با خودت به خانه ببر...راه خانه ات را ک یاد گرفت....فردا،با پای خودش می آید....🌱
انقدر الکی پز خودشو دخترشو میده.خیلی هم دروغ حرف میزنه

باهم یه جا هستین

قدری شادی با خودت به خانه ببر...راه خانه ات را ک یاد گرفت....فردا،با پای خودش می آید....🌱

چقدر اینجا خوبه حتی اگه کسی رو نمیبینی همین ک حرف میزنی واقعا خالی میشی

قدری شادی با خودت به خانه ببر...راه خانه ات را ک یاد گرفت....فردا،با پای خودش می آید....🌱
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

دعانویس

abouthanie | 19 ثانیه پیش

فرمالیته

zahra1247 | 25 ثانیه پیش
2791
2779
2792