متنفرم
از قیافش . حرف زدنش
قلبم ازش شکسته حتی رغبت نمیکنم به قیافش نگاه کنم
خودمم دوست ندارم اینجوری باشم ولی نامزد و مجرد بودم خیلی اذیتم کرده ازش دلسرد شدم
دوست ندارم ببینمش باهاش هم صحبت بشم اصلا می بینمش یجوری میشم 🥲
چیکارت کرده مگه
منم حسی ندارم بهش
مجرد بودم خیلی اذیتم کرد
خاطره خوبی ازش ندارم
محبتی ازش ندیدم
منم یه مدت اونجوری بودم دو سال اصلا باهاش حرف نزدم و ندیدمش و خیلی دلمو شکونده بود ولی آخرش رفتم خونش،دیگه هرکی یه جوریع باید کنار بیایم.هرچی باشه مادره دیگه.شاید مصیبت زیاد کشیده اینجوری ده
خوش ب حالت؛ کاش کمی من اینجور عاشق مامانم نبودم چرا اینقدر خوب بود چرا ااااا خدایا داغش من و میکشه نمی تونم تحمل کنم نمی تونم😭😭😭😭😱😱😱
حق داری.
فقط سعی کن بی احترامی نکنی بهش.
شاید واقعا مادری نکرد برات بهت حق میدم ولی
به حرمت نه ماهی که تو شکمش بودی چیزی بش نگو تو روش که ناراحت بشه
همه آدمها خصوصیات خوب و‌بدی دارن.حالا اگه چندتا کار بد کردن دلیل نمیشه ک متنفر بشی ! مگه خودت عاری از بدی هستی؟
خاهر منم یک دنیا متوقع هست از مادرم. هرچقدر مامانم خوبی کنه میگه کمه باید بیشتر میکردی..
دیدش بده .
شاید شما هم ذهنیتت اشتباهه
سلام چیکارت کرده؟
خوش ب حالته شانس اوردی درسته ک از لذت عشق و محبتش محرومی اما ارزشش و داره من شب و روز ندارم بیشتر از ی سال گذشته اما جگرم همچنان میسوزه خیلی وحشتناکه غم از دست دادن کسی ک جونت ب جونش بسته اس وقتی خبر فوتش و شنیدم نمی تونستم رو پا وایسم چهار دست و پا تا ماشین رفتم... من کنارش داخل قبر دراز کشیدم و ارزو می کردم می مردم و این داغ و تحمل نمی کردم
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز