2777
2789

نه

غمگین ترین تصمیم مهاجرت بود ک خیلی طول کشید تا بپذیرم و برم دنبالش،ولی الان بابت اون تصمیم غمگین طولانی خوشحالترین و شکرگذارترینم،خوشحالم ک در کنار اصیلترین دیندارترین غیورترین فرزندان کوروش💔 نخواهم زیست *امروز دلم خواست بنویسم نزدیک ب پانزده ساله منتظرم امروز ک روزها را شمردم دلم ب حال خودم سوخت پونزده ساااال هرشب انتظار و دعا و نذر و نیاز و شکست ...دعام کنید حتی الانم با ناامیدی و خستگی نوشتم دعام کنید یعنی تموم میشه این انتظار یا اینکه من تموم میشم؟ امروز هفده مهر نذر حدیث کسا برداشتم برای انتظار میدونم ک پشت این میام مینویسم انتظار پونزده ساله من ب لطف پنج تن آل عبا تموم شد و همه چیز اونجور ک میخاستم با خوشحالی و رضایت و برکت سر اومد💕😍یادتونه اول پروفایلم نوشته بودم از سگ کمتر و اینا؟ب خاطر امتحانم نوشته بودم،اون آزمون به سر رسید با موفقیت بزرگ و خوشحالی و خوشگذرونی بزرگتر و خاطرات شیرین تر به پایان رسید♥️اونقدر شیرین ک شب ازمون مصاحبه ام اوکی شد،و تا چند روز دیگه دختر زیبای گیسو کمند چشم تیله ای می‌ره ب هامبورگ زیبا💌😅بزنید دست قشنگه را،ماشالله لاحول و لا قوة الا بالله آل‌علی العظیم استغفرالله ربی و اتوب و الیه هیچوقت از اینا ننوشتم ولی الان دلم میخاد بنویسم♥️💝😌

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

نه نزدیک ترین تجربه م اینه ک اکسم میگف مغازه طلا فروشی داریم 

بعد گفت نه معاون بانکه 

آخرش فهمیدم باباش کشاورزه

میخوام از احسان براتون بنویسم... آخ احسان فدای اون چشای عسلیت بشم😍دیگه تو نینی سایت معروف شدی کاربرا ازم میخان امضامو کامل کنم 😌🤣

دوستم داشت یدونه زیر یک گرم بهش داده بود اخرشم کات کردن

چقدتنهاشدیم‌که‌دردامونوتودیوارمجازی‌مینویسیم:)🌕    دل‌ِمن تنگه‌برای‌همه‌روزایی‌که‌رفتن:)). زندگی رو اونقدری جدی نگیر که خندیدن یادت بره🙂❤️🌟   ازادی‌کلمه‌زیباییه‌که‌حتی‌حاضرنیست‌حروفش به‌هم‌وصل‌بشه.            من جایی باختم که فک میکردم دارم به آرزوهام میرسم   یه روزه خوب میاد:)دیر میفهمی‌ زندگی‌ نکردی‌ و شیش‌ دنگ‌ حواست‌ به‌ چی‌ میشه‌ها بوده❤️‍🩹 کاربری‌دست²نفره(دوتادوستِ‌همسن)  

بغالی ک‌نداشت طلا فروشی بود البته دوست پسرم نبود 

پیشنهاد بود حالا نمیدونم اشنایی ازدواج و اینا

ی چند روز صحبت کردیم منفی دادم

اصلا ب اون طلاها فک نمیکردیم کلا درگیر ی‌موضوع دیگه بودیم

غمگین ترین تصمیم مهاجرت بود ک خیلی طول کشید تا بپذیرم و برم دنبالش،ولی الان بابت اون تصمیم غمگین طولانی خوشحالترین و شکرگذارترینم،خوشحالم ک در کنار اصیلترین دیندارترین غیورترین فرزندان کوروش💔 نخواهم زیست *امروز دلم خواست بنویسم نزدیک ب پانزده ساله منتظرم امروز ک روزها را شمردم دلم ب حال خودم سوخت پونزده ساااال هرشب انتظار و دعا و نذر و نیاز و شکست ...دعام کنید حتی الانم با ناامیدی و خستگی نوشتم دعام کنید یعنی تموم میشه این انتظار یا اینکه من تموم میشم؟ امروز هفده مهر نذر حدیث کسا برداشتم برای انتظار میدونم ک پشت این میام مینویسم انتظار پونزده ساله من ب لطف پنج تن آل عبا تموم شد و همه چیز اونجور ک میخاستم با خوشحالی و رضایت و برکت سر اومد💕😍یادتونه اول پروفایلم نوشته بودم از سگ کمتر و اینا؟ب خاطر امتحانم نوشته بودم،اون آزمون به سر رسید با موفقیت بزرگ و خوشحالی و خوشگذرونی بزرگتر و خاطرات شیرین تر به پایان رسید♥️اونقدر شیرین ک شب ازمون مصاحبه ام اوکی شد،و تا چند روز دیگه دختر زیبای گیسو کمند چشم تیله ای می‌ره ب هامبورگ زیبا💌😅بزنید دست قشنگه را،ماشالله لاحول و لا قوة الا بالله آل‌علی العظیم استغفرالله ربی و اتوب و الیه هیچوقت از اینا ننوشتم ولی الان دلم میخاد بنویسم♥️💝😌

عموم طلافروشه زنش یه جفت گوشواره ساده و یه دونه حلقه داره . گاهی تو مجلس یه گردنبند هم میندازه . نمیدونم چرا به طلا علاقه نداره من بودم شوهرم اونهمه طلا تو ویترین داشت نصفشو استفاده می کردم هر مجلسی یه مدل طلا مینداختم 

🖤

چه خسیس

اره

انقد هم باهم عکس میگرفتن استوری میکردن🙄🙄

چقدتنهاشدیم‌که‌دردامونوتودیوارمجازی‌مینویسیم:)🌕    دل‌ِمن تنگه‌برای‌همه‌روزایی‌که‌رفتن:)). زندگی رو اونقدری جدی نگیر که خندیدن یادت بره🙂❤️🌟   ازادی‌کلمه‌زیباییه‌که‌حتی‌حاضرنیست‌حروفش به‌هم‌وصل‌بشه.            من جایی باختم که فک میکردم دارم به آرزوهام میرسم   یه روزه خوب میاد:)دیر میفهمی‌ زندگی‌ نکردی‌ و شیش‌ دنگ‌ حواست‌ به‌ چی‌ میشه‌ها بوده❤️‍🩹 کاربری‌دست²نفره(دوتادوستِ‌همسن)  

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792