2777
2789

قربونتون برم 

من تازه یه شب پیش کات کردم 

منم مثل شما بودم 

دلم شکسته نفسی تنگی گرفتم 

خاظراتتون بگید دورهمی صحبت کنیم ❤️

یکم شاید با صحبت کردنمون حالمون خوب شد 

بچه ها بعد مدت ها جاریمو دیدم، انقدررررر لاغر شده بود که اولش نشناختمش!
پرسیدم چیکار کرده که هم هرچیزی دوست داره میخوره هم این قدر لاغر شده اونم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم فستینگ گرفته منم زیره رو نصب کردم دیدم تخفیف دارن فورا رژیممو شروع کردم اگه تو هم می‌خوای شروع کن.

به نام خدا من ۸ سال با یکی بودم قول ازدواج بم داده بود ی بارم اومد خاستگاری اما مامانش نمیذاشت اخر یه روز بی خبر خطاشو خاموش کردو رفت متوجه شدم با دختر خالش عقد کرده نزدیک ی سالو نیم گریه میکردم یک سره دوسال ازین موضوع گذشته...نابود شدم...

دختر برنده دختریه که پسر بلاتکلیفو گذاشته کنار با این که خیلی دوسش داشته..❤️‍🩹من حماقت کردم عمرم تباه شد ولی تو اشتباه منو نکن...🙂

منو بازیم داد حتی وسایل می‌خواستیم بخریم برا ازدواجمون گفت می‌خوام مهاجرت کنم رابطمونو کات کردم


اونم میخواست بیاد خواستگاری یه بارم گفت بابام قبول نکرد دفعه بعدی ترسید بگه و منو میخواست ولی جرئت خواستگاری نداشت منم مسخره اش بودم

هنوز کات نکردم اما سرد شده و این برام ازار دهندست و حای نمیدونم چرا

همش دارم خودمو مقصر میکنم

حالم خوب نیست 

عشق اول و اخرمه واقا دوسش دارم با اون نشه قید ازدواج و کلا میزنم


لطفا برای اینکه رابطم با عشقم درست شه و ازدواج کنیم دعا کنید.                                                                             کاش یه روز تاپیک بزنم و بگم بالاخره شد. :)

هنوز کات نکردم اما سرد شده و این برام ازار دهندست و حای نمیدونم چراهمش دارم خودمو مقصر میکنمحالم خوب ...

 قربونت برم 

حالتو بد نکنی کسی که ازت سرد میشه جای دیگ گرمه 

غصه نخور

اونم میخواست بیاد خواستگاری یه بارم گفت بابام قبول نکرد دفعه بعدی ترسید بگه و منو میخواست ولی جرئت خ ...

جرئت? 

چقدر ساده ای دختر پسری که دختری رو بخواد 

براش کوهارو جا به جا میکنه


اول از همه خودم یادم  باشه همیشه دنيا اون جوری ما ها می‌خواهیم پيش نميره

من خودم‌ الآن توی شرایط سختي ام ،البته‌ الآن نسبت‌ به چند روز قبل بهترم 


با یه نفر توی محل کارم منو دید  یعنی از بیمارام بود 

بعد ازم خواستگاری کرد دو بار بهش جواب رد دادم ،با اين که منم ازش خوشم اومده بود ولی میدونستم یکسری تفاوت ها مخصوصا از نظر فرهنگ خانواده ها وجود داره پس دلیلی نداشت که بريم توی آشنایی با هم 


ولی بعد حدود یکسال دوباره ازم خواستگاری کرد برای بار سوم. 

ااین بار خيلي با خانواده ام صحبت‌ کردم تا با هم بريم توی مرحله‌ آشنایی  و خلاصه به سختي راضی شون کردم. 

حدود ۳ ،۴  ماه توی آشنایی بوديم 

خودمون با هم اوکی بوديم از همديگه هم  خوشمون میومد ولی واقعا یکسری تفاوت ها بین خانواده ها بود که برای هر دومون در آینده چالش‌ های خيلي سخت و اذيت کننده‌ ای ایجاد می‌کرد 

براي همين ، ۶ روز پیش بر‌خلاف ميل مون، براي همديگه آرزوی خوشبختی کردیم و خدانگهدار 


ولی هنوز توی فکرم هست سعي می‌کنم بهش فکر نکنم ولی باز مياد توی فکرم. از نظر شخصیت و اخلاق و مود و موقیعت اجتماعی خيلي خیلیییییییییییییی بهم شباهت داشتيم ولی خانواده هامون از نظر فرهنگ و مسائل اعتقادی یا هم خیلی تفاوت داشتند و این ادامه مسير رو برامون سخت می‌کرد

اول از همه خودم یادم باشه همیشه دنيا اون جوری ما ها می‌خواهیم پيش نميرهمن خودم‌ الآن توی شرایط سختي ...

همش با خودم میگم کاش این تفاوت ها بين خانواده هامون نبود ولی متاسفانه هست و کاری هم از ما ساخته‌ نيست 

نمی‌شه از خانواده هم جدا شد و یا ارتباط رو کمرنگ کرد چون‌ خانواده فرد هم جزئی از زندگی اون فرد بوده‌ و هست و خواهد بود 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

صلوات

ccccb | 18 ثانیه پیش
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز