دو ساله با خواهرشوهر و جاریم و شوهرش سر یه مسائلی کات هستیم. تو مراسمایی مثل روز زن و پدر یا تولد پدرشوهر مادرشوهر نمیریم. چون اونا هستن ما یه روز قبل یا بعدش خودمون میریم. یه خواهرشوهر دیگم دارم بااون قهر نیستیم و تولد بچش دعوت میکنه اما اصلا ب دلمون نیس اونارو اونجا ببینیم. یه سال رفتیم ولی اصلا خوش نگذشت باوجود اونا. چون کرم میریزن. کیا مثل من تو این وضعیت هستن؟
الآن هم تو فکرم عید چطوری برم خونه پدرشوهرم چون با خواهرشوهر مجردم مشکل دارم البته من کاری به کارش ندارم اون خودش به چیزای الکی گیر میده و تیکه بارم میکنه.خصوصا این روزا سر بارداریم که هی میگه چرا باردارشدی تازه بچت دوسالش هست و میدونم اگه عید برم جلو همه میخواد از این حرفا بزنه
الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!
بنظرم باز آدم با یه نفر مشکل داره باز قابل تحمله اما اینکه اونا دست ب یکی میکنن و یارکشی میکنن و کنار هم هرکر میکنن ک ب خیال خودشون مارو حرص بدن بده.مخصا ک توی یه خونه کوچیک هم باشین دورهم
میخام بدونم شماها چ حسی دارین وقتی اونا جمع میشن و شما نیستین و خودتون جداگانه میرین؟ اینطوری راحت ترین. ما اینطوری راحتتریم ولی ازینکه اونا جم میشن گاهی حرصم میگیره چون مسبب همه اینا جاریمه و بعد خواهرشوهرم ک طرف اونو گرفت