2777
2789
عنوان

شوهر مریض روانی

172 بازدید | 12 پست

نامزدم تو عقدیم سه سالع ن فکر عروسیه خانوادش بشدت دخالت گرن یک خواهر داره 18سالشع ب اصرار خودش ازدواج کرد چن مدت قهر بود با نامزدش میگف طلاق میخام نامزدم جایی میریم اول برا اون هدیه میگیره اول از اون میپرسع چی میخاد پارسال براش تولد گرفتنم دوستاش دعوت کردم ک بیاد سوپرایز شه گفت مامان و خواهرم برام تولد میگیرن نیومد و دوستاش رفتن خونشون امسال گفتم حتی تبریک هم نمیگم میری پیش خانوادت تا برات بگیرن میگع چون خواهرم با نامزدش، اشتی کرده داری، اتیش میگیری با وجود اینکه من خودم گفتم ب خواهرش، بره اشتی کنه

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

سیاست نداری 


خب دیگه چرا گفتی،،،، اسم خواهر مادر چرا اوردی،،،، 


اگه نمیخواستی بگیری سکوت میکردی،،، 

اگه پرسید میگفتی عزیزم خیلی دوست داشتم بگیذم،،، منتهی من غکر کردم مثل پارسال میخوای بری اونجا،،،، 

مامان و بابام هزار برابر بدترن

اصلا نباید بهش میگفتی تولد نمیگیرم،نه تبریک میگفتی نه تولد میگرفتی بعدش پرسید میگفتی ترسیدم تدارک ببینم مثل پارسال نیای فک کردم برات تدارک دیدن

تو زندگیم سعی کردم ازارم به کسی نرسه وادم خوبی باشم😊،اگر جوابت ندادم چون معمولا عادت ندارم با کسی دهن به دهن بشم وبراخودم ارزش قائلم,🧡

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792