خالم اومده یه هفته بمونه
بعد دختر من ۴سالشه ازصب که بیدار میشه به من میگه بازی کن تا شب کارتون و گوشی اصلااا نمیبینه
حالا خالم تنهااومده تا اون بیدار میشه میره گیر میده بهش آویزون میشه ینی یه ثانیه نمیزاره اون کار دیگه بکنه
قشنگ میفهمم کلافه شده خالم
موندم چیکار کنم بی محلی میکنه دخترم ناراحت میشه از اینورم بهش حق میدم چون دخترم باهیچیییی سرگرم نمیشه فقط بازی با یکی دیگه
موندم چیکا کنم الان دلخوری پیش اومده آخر خالم گفت پس این بچه چرا ول نمیکنه بره بازی کنه میچسبه همش
اونجا خونه ی شماس، بچه ی هرکسم یه جوره دیگه، پس مشکل از شما نیست. خاله باید خودشو وفق بده باهاش
طفلی خاله ت
سخته خدایی
خب نزار بره سمت خالت خودت هی تایمشو پرکن
واااا اولا خداروشکر کن بچت اهل بازی با گوشی نیست
دوما خب حالا وقت بذاره برا بچه این که دیگه بد اومدن نذاره
بچه باید تخلیه کنه خودشو
بچه ات اولویتت باشه نه خالت
برید پارک هم بچه بازی کنه هم خالت حال و هواش عوض شه
بعدم اومدید خونه یکم تو باهاش بازی کن یکم خالت
وای این خیلی سخته منم یه دختر داییم دارم همینجوری هست واقعا ادم کلافه میشه خود خودت سرگرمش کن یا واسش کارتون بزار یا بازی فکری بگیز تا مشغول بشه
حالا با گوشی سرگرم مشه بهتره اسیب میرسونه میگم که بازی فکری بگیر قشنگ ذهنش درگیر میشع هم واسه هوشش خوبه هم کسیو اذیت نمیکنه اگرم نقاشی دوست داره نقاشی بکشه یا پازل درست کنه واسش تشویقی بزار مثلا بگو فلان بازی و تموم کنی قول میدم باهات یک ساعت بازی کنم اینجوری بچه یاد میگیره که همه یه تایم به خصوصی دارن باد تایمی که قراره با خودت یا خالش بازی کنه واسش مشخص کن واسش قانون بزار
دفتر میارم میگه تو بکش
خمیر بازی میارم میگه تو درست کن
گوشی دستم میگیرم میگیره خام‌وش میکنه
از مهد اومدیم فک کنم منم باهاش موندم تو سالن چون نمیزاره بیام خونه تا رسیدم خونه دراز بکشم پس بیا بازی کن دیگه
میرم شام بزارم میگه بده من کمک کنم منو بغل کن تو قابلمه ببینم
فراغت ندارم خلاصه
بنظرم بهتره از حالا مفهوم قانون یاد بگیره نمیگم قانون سفت و سخت ولی یه چیزی که بهش پایبند باسه اینجوری وقتی وارد جامعه شد فکر میکنه همه باید دست به خدمتش باشن باید یاد بگیره که پدر و مادر باید واسه خودشون وقت بزارن از مشاور کودک کمک بگیر چون ما اونقدر علمش نداریم که بخوایم راهنماییت کنیم
