امروزباخواهرم رفتیم روستایی که خواهرم معلم بچه های اونجابوداین مادریکی ازون بچه های کلاسش بودتعریفشوبارهاوبارهاازخواهرم شنیده بودم خیلی مشتاق دیدنش بودم رفتیم واردخونه اش شدیم یه باغ باصفایی داشت بایه خونه بزرگ فوق العاده دلباز وپرازگل😍چقداین دخترروستایی مهربون وخوش مشرب وباکمالات بودانگارسالهاهمومیشناختیم بقدری این خانواده هم خودش هم شوهرش انسان های شریف بودن که اصلادلت نمیخواست ازون خونه بیای بیرون چقددست ودلبازبودن یعنی به معنای واقعی سنگ تموم گذاشتن اینقدازمن خوشش اومده بودحیف روم نشدشمارشوبگیرم چقددلم همچین دوستی میخوادمثل آینه زلال وصاف محبتش عمیقابه دلت مینشست اینقدتوهمون چندساعتی که کنارهم بودیم اصلامتوجه زمان نشدیم اونانزدیک دوساعت ازشهرمادورن نزدیک شهری که روزی خودم اونجازندگی کردم دانشجویی وعاشق شدم وقتی توراه برگشت بودیم انگاریه تیکه ازقلبم پیش اون دخترموندچقدمهربون چقدفرشته بودحیف که همچین رفیقی ادم نداشته باشه🥲🥲ازوناکه دلت پیششون قرص امیدوارم هرجاهس کنارهمسرش خوشبخت وعاقبت بخیرباشه🤲
😍
چقد قشنگ
Wow😍😍
اخی 🥰🎀
ای جانم
روستاییا همینن صاف و ساده
چ خوب تعریفش کردی😍
ایجانم انشاالله هر ثانیه از زندگیت همنقدر خوشحالت کنه قشنگم و همیسه انقدر پر انرژی و ساد باشی خدارو شکرت که انقدر شما خوشحالی و لهت خوش گذسته امیدوارم تو زندگیت به همچبن دویتی داشته باشی گلم الاهی حاجت روا بشی و به تموم ارزوهای قشنگت برسی میشه با این قلب پاک و پر انرژیت برای منم دعا کنی؟
اسمم حدیث میشه برام دعا کنی امسال دانشگاه مازندران حقوق قبول بشم
گاهی وقتا زبان قاصرازتوصیف نتونستم خوب به زبان بیارم متاسفانه قلم خوبی ندارم 🥲
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستجدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
