از وقتی دخترم دو ساله بود تا الان که یازده ساله شده شوهرم همش به غذای دخترم ناخنک میزنه و دقیقا هرچیزی که دخترم دوست داره میخوره و دخترم زجر میکشه. امشب سر یک ته دیگ سیب زمینی کلی دخترم خودشو زد. منم با شوهرم بحثم شد گفتم پسرمون دوست داره باهات تو غذا شریک شه ولی دخترمون از این کار بیزاره. این اخلاقتو تموم کن چرا باید بچه رو به جایی برسونی خودشو بزنه. آخرش گفت یه ته دیگ انقدر ارزش نداره فردا واسش درست میکنم. اصلا متوجه رفتارش نمیشه خونه مادرم هم عین قحطی زده ها دائم سر یخچاله و مادرم مجبوره بعضی چیزا رو که واسه مهمون کنارگذاشته از دست شوهرم قایم کنه. جا من بودین چکار میکردین
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.