وای وای خانما
من یه خاله دارم انقد حسوده همیشه تیکه میندازه
بچگی وقتی تنها بودن بهم میگفت چاق چون از مامانم عین سگ میترسه
هر موقع خونمون میومد از همه چی ایراد میگرفت
بزرگتر شدم بیشتر تیکه انداخت مثلا میگف ایشالا دخترم مثل تو نمیشه و من همیشه سکوت کردم
هر موقع منو میبینه میگه دوس پسر نداری از بس فضوله
جدیدا به دخترش سپرده قد بلندم رو مسخره کنه و یبار دخترش جلو همه بهم گفت شعور به لنگ درازی نیست و من برای اولین بار عصبی شدم و به اون زنیکه و دخترش توپیدم
از اون روز دیگه تحویل نمیگیرم و همه فهمیدن
اینم بگم دختر خالم خیلی ناراحت شده که تحویلش نمیگیرم