همسرم را از اول نمیخواستن ولی برادرهام بیجهت هی مخسونو میزنن که خواهر ما کجا این کجا.الان کاری کردن همسرم هرچی محبت میکنه به چششون نمیاد.منم رفت وامدمو کم کردم به نظرتون چی کار کنم
همین فرمون برو جلو
شوهرتم بگو کمتر محبت الکی کنه
دوری دوستی
بهشون بگو اگه ادامه بدید دیگه رفت و امد نمیکنم
اگر آقای موجهی هستند و حال دلتون کنارشون خوبه
همون ارتباط محدود بهترین گزینه انتخابی هست
همین رفتو امد کم. ب همسرت محبت کن. وقتی تنها‌بودید ب‌خانوادت بگو شما‌با‌احترام ب همسرم منو باارزش میکنید پیشش . من خواهرتونم . سعی کن همسرت متوجه این رفتارای زشت نشه.
زندگیت با همسرت خوبه ؟
اگر از زندگیت راضی هستی ّخانواده رفت آمد کم کن و اینکه اصلا شوهرم نیار خونه پدرت بزار اون هان به خودشون بیان چرا اون احترام میگیره اونا نگیرن گناه نداره به هر حال الان داماد خانواده شما شده تو اینو به مامانت بگو به خانواده ات انتقال بده عزیزم و اینکه محکم نیمه تنتو محکم بگیر فردا داداشهات زن بگیرن شاید اصلا دیگه به فکر تو نباشن مراقب خودت و زندگی خودت باش الان من داداش کوچیکم اصلا انگار نه انگار که وجود داریم داداش بزرگم که شده برده زن داداشم پس عزیزم برو مراقب همسرت باش
بیبن منم ی همچین مشکلی با خواهرم دارم تیکه پرانه مجبور شدم ارتباطم باهاش محدود کنم همه جا از من بد میگه ولی اهمیتی نداره خودم میرم خونه مامان بابام حتی میخوام عید سال نو هم شوهرمو ندارم خونمون پیش مامان بابام خودم بدم بیام شوهرم مهمه فردا همون خواهر بیشعورم نگاه چپ بهم نمیکنه خودت بروندان خودت بیاد شوهرتو نبر فردا همون داداشت ی چیزی به شوهرت میگه میشه باعث ناراحتی نباش گلم زندگیتو حفظ کن
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
2 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
