من جهار نیاوردم ب دلایلی پدرم نداد شوهرم سر هرچی میگه ازخونم برو یا میگ بیا بریم جداشیم... خیلی سخته خونه خودت مهمون باشی دست دلت بلرزه روزی جات خیابونه.. بحث جهاز نیستا بگید وظیفه خودشه جهاز
بحث اینه فهمموند بالاخره یروز رفتنیم کارم نمیزاره برم خب من چیکا کنم شهرمام کلا کار پر خانه نیی باشه ام شوهرم میگ نه مگ گشنه ای جالبه خرجم نمیده خانوادمم حمایتگر نیستن برم سرم میترگه