امشب یهو خیلی دلم گرفت، خیلی غمگین شدم در حدی که اشک تو چشام جمع میشد.
بچم ۳ سالشه هی میگفت بیا بازی کنیم ،کلی اصرار میکرد من حوصله نداشتم، طفلی میگه مامان تو منو دوست داری؟
رفتم یه دور بازی کردم و اینا باز وسط بازی میگه مامان چرا ناراحتی؟!
یه توضیح در مورد خودم: من قبلنا اینجوری میشدم، دلم میگرفت،غمگین میشدم ولی چندسالی بود بیشتر عصبی میشدم تا غمگین و افسرده.