2777
2789

اه من سه روزه زایمان کردم دو روزش که بیمارستان بودم از فردا میخواد بره سرکار همش غر میزنم که نره نمی‌دونم چرا اینطوری میکنم دست خودم نیست ولی دلم نمی‌خواست بره 

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

تا دو روز بود ما انقدر قسط داریم دوست داشتم بره ده روز خواهرم کنارم بود تازه من نه ماه حاملگی و. تنها رفتم دکتر آزمایش سونو حتی تنها رفتم تشکیل پرونده بیمارستان دادم 

وقتی جواب استارتر یه تاپیک و میدم تو خودتو نخود اش نکن جواب نده چون گ و ه خوریش به تو نیومده حالا هر چی دوست داری منو ریپ بزن جواب و تایپ کن من اسم کاربری تو تو اعلاناتم ببینم نخونده پیامت و حذف میکنم حالا هری رد کارت باباااا 

چرا مامانم هست

شبا خونه میاد؟ 

اگه میاد اذیتش نکن اونم برای رفاه شما تلاش میکنه گلم

خداروشکر خونه دار شدیم🥰لطف کنید یه صلوات بفرستین هرچه زودتر قرضامونو بدیم❤️‍🩹هرکی فرستاد بگه براش آیت الکرسی بخونم❤️

همسرت چه کمکی از دستش میاد،،،،؟؟؟. 

ص

من باشم دوست دارم بره،،،، 


منم برای خودم قشنگ دراز میکشیدم پیش بچه،،،خونه خلوت،،، بدون سرو صدا ، به بچه رسیدگی میکردم،،،، 

یکی دوبار بگو غذا از بیرون بگیره،،، 


این وسط ها بلند شو یه غذای اسونی،،،، کته مرغی  چیزی درست کن،،، 

اولش که دکتر سه شنبه برام نوبت سزارین داده بود، کلی باهاش چونه زدم گفتم شوهرم سر کارِ نمیتونم 🤭🤭🤭 بعدش ۵ شنبه گذاشت، تا جمعه شوهرم پیشمون بود و از شنبه رفت سر کار 😕😅😅😅

مدرس دانشگاه، مدرس تخصصی دوره های آموزشی. مدرس نرم افزار اکسل مقدماتی تا پیشرفته، msp. Spss . کارمند پتروشیمی
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792