اقا من بلانسبت ی غلطی کردم ب دوست پسرم گفتم ک مامانم گفته اگع ی روزی پدرت مخالف رابطه شما بود من پشتتم(ینی مادرم پشتمه)
بعد ب دوست پسرم گفتم ک تو ب خونوادت حداقل بگو ک مثلا امکان داره مادرم پدرمو در حریان بزاره و اگه مخالفت کرد پشتت میمونن یا نه اونم گفت باشه میگم
الان دیوم پیام داد ک ب مامانم گفتم ک مامان زهرا(اسم خودم) گفته ک اگه باباش مخالفت کنه من پشتتونم
مامان دوست پسر منم خندیده گفته مامانش میل داره تو داماد بشیاااا
حالا ما کلا با خانواده دوست پسرم اشنایی داریم هر عروسی یا مسحدی میریم اونام هستن هم محلیمم باباش هرروز بابامو میبینه
میدونین چ حسی دارم؟؟ انگاری ترزشم ب جشم مامانش اومد پایین بااین طرز فکر مامانش ک گعته مامان زهرا میل داره ترو دوماد خودش بگیره دخترشو سرو سامان بده
دلن برای مادر خودمم سوخت
الان من برداشتم اشتباه بود؟؟