خانوادم میگن تو مرداد بریم سفر
من شرایط رفتن ندارم چون شاغلم و فعلا مرخصی ندارم
کارمم طوری نیست که همکارام جای من بتونن انجام بدن
میگم من نمیتونم فعلا بیام
بندازید ابا یا اذر
میگن اون موقع نمیشه
خواهرت بزرگت بچه اش به دنیا میاد
یک ماهشه کمک میخواد
خواهر کوچیکتم دانشگاه داره
گفتم پس شما ها برین من نمیام
میگن نمیشه یه هفته تنها بمونی دزدی زیاد شده خطرناکه
به مامانم گفتم یعنی حاضری منو فدای اون دو تا بچه ات کنی...
شرایط اونا برات مهمه
شرایط من برات مهم نیست
بعد میگی بین بچه هام فرق نمیزارم