سلام به همگی!
چهارم مرداد، نقطه عطف ۲۱ سالگی من فرا رسید. ۲۱ سالگی؛ فصلی نو در کتاب زندگی‌ام که با خود، ورود به دهه‌ی سوم را نوید می‌دهد. سال‌هایی که پر بوده‌اند از فراز و فرودهای پرشمار، لحظاتی از جنس تلخی شکست و شیرینی بی‌بدیل موفقیت، و همراه با گنجینه‌ای از تجربیات گرانبها.
وقتی کودک بودم، تصور می‌کردم در این سن، فردی کاملاً بزرگ، عاقل و بی‌نقص خواهم بود. اما اکنون می‌دانم که ما، همان آدم‌های گذشته‌ایم، اما با کوله‌باری از درس‌ها، خطاها و پیروزی‌ها، و ذهنی سرشارتر از دانش و بینش.
امسال، اتفاقی کوچک اما برای من بسیار بزرگ رخ داد: بعد از ۱۶ سال، تبریک تولدی از سوی برخی اقوام دریافت کردم. حتی یک تبریک ساده، قلبم را سرشار از ذوق کرد و به من یادآوری کرد که آنقدرها هم فراموش نشده‌ام. این پیام، برایم معنادارتر از همیشه بود. همچنین، امروز برای من یادآور خاطره‌ی تلخی هم هست؛ چهار سال پیش، در چنین روزی، زن‌عموی عزیزم که هر سال اولین تبریک‌گوی تولدم بود، از میان ما رفت. جایش همیشه خالی‌ست، و من مصمم‌ام که با تلاش در مسیر زندگی، باعث افتخار و سربلندی‌اش باشم.
از این نقطه‌ی عطف ۲۱ سالگی به بعد، تصمیم دارم فصل جدیدی از تغییر و تحول را در زندگی‌ام آغاز کنم. اهدافم روشن‌اند: از رسیدن به وزن ایده‌آل و مراقبت از سلامت جسمانی‌ام گرفته، تا گام نهادن در تجربه‌های بیشتر، ساختن ارتباطات عمیق‌تر و حضوری فعال‌تر در اجتماع. همچنین، مصمم هستم سطح علمی و دانش خود را به بالاترین پله‌ها برسانم.
دوست داشتم این شادی و آغاز جدید را امشب با شما که بخشی از این فضای مجازی هستید، سهیم باشم. به امید فصلی نو، پر از رشد و دستاوردهای شیرین برای هممون.
