2777
2789
بگو

سد اینک دیشب بهم گفت بریم دهات منم گفتم پریودم نمیتونم بیام دعوا کردیم بهم گفت بی ناموس بیشرف آخرش لیاقتت اینه ک بایه معتاد ازدواج کنی این حرفش خبلی بهم برخورد رفتم از گردنش گرفتم گفتم درست حرف بزن یذره زخمی شد گردنش بعد اومد سیلی زد بهم منم سیلی زدم بهش بعدش انقد ازسرم زد گوشم دردمیکنه سرم زخم شده انگار 

بعدشم هزارتا حرف بهم دیگ گفتیم خانوادمو فحش داد پدرمو فحش داد

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

بگو

منم هرچی میگفت میگفتم خودتی 

اخرش گفت ماننمیتونیم زندگی کنیم بهتره جداشیم منم گفتم ازخدامه از کتک خوردن هرروز خسته شدم هرسری از سرم میزنه گفت آره میخای جداشی بری بدکاره بازی دربیاری انقد ناراحت شدم گفتم ننتو خواهرت حتما تون کاره ان خلاصه خیلی حرفا شد منم نتونستم جوابشو ندم

ای بابا

الانچ میگ نمیتونم باکسی ک هرحرفی بهم میزنه زندگی کنم بهتره جداشیمو اینا منم گفتم ازخدامه شنبه بمون بریم توافقی جداشیم

میگ صبرکن عجله نکن اصلا نمیفهمم منظورش چیه نه بچه میزاره بیارم 

ای بابا

تازگیا رفتم سر یه کاری اینم سه روز مرخصی گرفته بره دهات

خسته شدم از بس هر مرخصی میگیره میره دهات بعد ازدواج هیچ جایی رو ندیدم جز خونه باباش 

نمیتونم ب طرف بگم سه روز نمیتونم بیام سرکار میگ نرو سرکار حق نداری بری

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز
توسط   8080aylinamm  |  8 ساعت پیش
توسط   آرزو1388  |  7 ساعت پیش