منم اینطوری هستم ، دقیقاااااا مثل تو .
زنعمو مادرم فوت شده به من بعد نود و بوقی زنگ زد تسلیت گفت گفتم خب زنگ بزن مادرم چرا به من میگی!
وقتی هم زنگ زدن اول گارد کشیدم چرا نیستی خبری ازت نیست و گلایه....
اهل دعوتش هم اصلا نیست.
هر بار رفتیم خودمون همونجوری بوده.... وای اصلا خوشم نمیاد زیاد باهاشون برم بیام.