پس سه ساله پادشاهی میکنی؟:-)
یه کسایی تو زندگی هستن که مجبوری باهاشون رابطه داشته باشی یکیش مادر شوهره....به نظره من روز مادر نگیر چون تو ناراحتی... ولی واسه عید برو کاری کن که زنگ بزنه دعوتت کنه و اشتی کن ولی نه مثل قبل سرسنگین ماهی یه بار برو زیادم رو نده ....
استارتر نرو
هميشه سعي كن بهت احترام بزارن
خودت دلت تنگ ميشه و اين يني خودت ب خودت احترام نميزاري
انسان خيلي سخت عوض ميشه و مطمعن باش مادرشوهرت هنوز عوض نشده
بعدن پشيموني ميمونه برات
من هم ي سالو نيمه اينجوريم .البته با شوهرم هردو
میگه خودت میدونی ..پس قبول داره اونا بدی کردن....باز خودت میدونی ولی اگه خواستی دوست شی باید یه کاری کنی که اونا چند بار بخوان تا بری....رو نده اینطور ادما شاید یه مدت خوب باشن ولی موقش برسه بدیشونو میکنن....زیاد دل رحم نباش ولی چه میشه کرد مادر شوهره مجبوری باهاش حرف بزنی....هیچ وقت به کسی که بده خوبی نکن که بدی کرد دلت نسوزه...
نه بابا چس نمیرم ولش کن همش به شوهرم زنگ میزنه میگه دخترت چه شکلیه
منم نمیزارم عکس ببره نشون بده مونده تو خماریش
پس نرم بهتره
یعنی برم اخه خیلی به بدی کرزه خیلی بچمو زده تو کمرش
نوهامو کشید
اینم بگم مریضیه اعصاب و روان داره
و اینکه خیلی اذیتم کرده منم واسه همین میخوام بسوزه و نوشو نبینه حالا دلم به رحم میاد بعدش میگموولش کن خودمم موندم
تجربه خودمو بگم من با پدر شوهرم بحثم شد يعني خيلي تحملش كرده بودم چون اصولا صبرم زياده اما بعد سه سال توهين وطلبكاري جوابشو دادنو و قطع رابطه كردم شوهرمم چند ماه جوابشو نميداد اما ديگه واسطه فرستاد و اينا شوهرم باهاش آشتي كرد البته به اصرار من چون دلم ميسوخت براش اما من نه يكسال گذشت پدرم فوت كرد اومد مراسم كلي محبت كرد و گفت من جاي باباتم ال و بل منم دلم سوخت و دوباره مياد و ميره اما فقط دو سه ماه آدم بود دوباره زنگ ميزنه چرت و پرت ميگه منم ديگه تلفنشو جواب نميدم اما اگه بياد خونمون چيزي نميگم البته جلوي شوهرم چيزي بهم نميگه چون سريع دعواشون ميشه خلاصه اعصاب خوردي داره ديگه قطع رابطه بهتره انگار
منم خیلی مصیبت کشیدم توی زندگی اولم . عمه پسرم فامیلمونه و مسبب همه بدبختیهام بوده و الان دو سالی هست فوت شده بعضی وقتها دلم براش به حدی تنگ میشه که بغض میکنم و فاتحه میخونم
یه سر عید برین و زود پاشین خو
نمیرفتم اگه بری ماه بعد کتک میخوری
مادرشوهری ک کتک بزنه تکلیفش معلومه ..
