2777
2789
عنوان

حسادتم زیاده یا طبیعیه

| مشاهده متن کامل بحث + 580 بازدید | 37 پست
چه جالب پس اسی هم میتونه هروز زندگیشو ول کنه بره به کارای برادرش برسه چون از اول داداشش بوده؟


اگه برادرش بهش نیاز داشته باشه نباید بره؟فقط چون ازدواج کرده؟کسی که ازدواج میکنه قرار نیست خونوادشو بزاره کنار

...

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

وا چه حسودی 🫤خواهرشه هاااا چیکار کرده مگه واسش برده و اوردش کلاس مگه سرویس برلیان گرفته واسش. بچه ا ...

من نمیگم نبره ولی قبلا من میگفتم میخوام برم آرایشگری یاد بگیرم میگف آرایشگرا همشون طلاق گرفتن و ذهنتو بهم میریزن و اینا الان چون خواهرش میره به من میگه توام میخوای برو گفتم نه آرایشگاه به قول خودت جای آدمای بده نمیرم

منم شوهرم چهارسال خواهرش می‌برد دانشگاه و میاورد 

البته ما یکسال پیش ازدواج کردیم و تو این یکسال برو بیا زیاد داشت 

درک نیکنم منم اوایل حساسیت داشتم ولی اصلا بروز نمی‌دادم به آیت فکر میکردم ک خب منم ی شهر دیگه ام هر سری دنبال منم میاد میبرتم خونه مادرش اینا پیش خودش 

بیرون جای کار داشته باشم خریدی چیزی  دوباره میرسونتم خونه مامانم 

الانم که دیگه داریم عروسی میکنیم 


کمکت میکنم نور باشی وسط تاریکی های زندگیت✨️🎀اینجا تنها جائیه که با عشق، رایگان مشاوره میدم 🩷برای حال خوب مردم کشورم تلاش میکنم چون رسالتمه🌱که گرچه رنج به جان می‌رسد امید دواست☁️☺️

اگه برادرش بهش نیاز داشته باشه نباید بره؟فقط چون ازدواج کرده؟کسی که ازدواج میکنه قرار نیست خونوادشو ...

نمیگم بزاره ولی اولویت باید زنش باشه وقتی من خودم مثلا میرم به کارای خودم میرسم که این آقا از کارش نمونه باید خواهرشم نبره 

چه ضرری داره گیر بدیم؟🥲

دیگه براش عادی میشه اهمیتی براش نداره که غر میزنی یا حساسی.. من برا خودم غر میزنم همسرم اصلا عین خیالش نیس.. زیادم بحث کنیم میگه تو از خانواده من متنفری برا همین اینا رو میگی😐 

همین خواهرش من تولدش لباس خریدم خودم با پول خودم شوهرم جدا مانتو خریده بود و بهم گف نخر دیگه ولی من گفتم میخرم روز دختر واسش لوازم آرایشی خریده بودم تولد من هیچی نخرید عوضش منم امسال تولدش هیچی نخریدم بدتر تولد شوهرم یه روز قبل تولد خواهرش بود کیک گرفتم بردم تولد گرفتم واسه شوهرم تو خونشون اینو اصلا انگار نه انگار که تولدشه

اینم بگم شوهرم یه برادر دیگه داره که خونه خودش زندگی میکنه و از شهر ما یه ساعتی دوره بعد اونم اندازه ...

دخبر از همبن الان به این مسائل فکر نکن 

سعی کن نحوه درست برخورد کردن یاد بگیری 

حالا یا از مشاور کتاب 

فقط میدونم ته این ماجرا جنگ دعواست

«حسادت، زنگ خطر نیازهای نادیده‌گرفته‌شده‌ی ماست؛ نه گواه بدی ما، نه گواه بدی طرف مقابل، بلکه نشانی از بخش‌هایی درون ما که هنوز صدای کافی نداشتن

به شوهرتم نشون نده وقتی میخای بری جایی زنگ بزن بیاد ببرتت

حسادت که نه فقط انگار یه جورایی تهدید شد واسش که گقتم پس منم هرجا برم میبری دیگه چون نه بگه خیلی بد میشه براش 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز