پسری که از خودم ۴ سال بزرگتر بود
اخلاق و رفتارش اوکی
ماشین خونه مغازه شغل
همه چی اوکی در حد اعیونی
البته بشدت قهروک بود ینی میگشت زیر بغل مار پیدا میکرد تا فاصله بگیره
بار آخر بهش گفتم خسته ام نکن دیگه فرصت نمیدم بهت
بعد این دوبار کارشو تکرار کرد بازم بخشیدم
موقع ناراحتی حرف نمیزد و فاصله میگرفت این منو به جنون میرسوند بهانه های الکی تبدیل میشد به قهر های یه هفته ای
منم بار سوم اصلا پیگیر دلیل ناراحتیش نشدم و کات کردم
الان ۴۰ روز میگذره جنگ شد تولدم شد خبری ازش نیست اصلا
بنظرتون سادگی کردم از دستش دادم به راحتی
یا کار خوبی کردم اجازه ندادم بازی کنه باهام