2777
2789

همین امروز بابام اعصابمو‌بهم ریخته بود باز با منت و رفتارش میدونید انگار فقط یه پسر دارع ما خودمون بد عادتشون کردیم البته نذاشتیم هیچ کاری برامون کنن فقط ما کردیم الان دستمون تنگه داداشم بابام گاهی وقتا مامانم رفتارشون انقد دلمو میشکنه که میتونم تا سالها نبینمشون بابامو‌ک نمیبخشم از خدا میخوام فقط تقاص بده 

دستمون یکم تنگه فعلا مامانم تا کاری میکنه باید پولشو بدم اصلا نمیگه ندارید یا چی با اینکه خودش همیشه ...

ای خدا 

دیگه هزار تومنم براشون خرج نکن نمیشه که همه چی یه طرفه باشه 

این روزا میگذره اما به سختی

ببین من یه پیشنهاد بهت بدم؟ خودم وقتی انجامش دادم توی زندگیم معجزه کرد.

قبل از هر تصمیمی چند دقیقه وقت بزار و برو کاملاً رایگان تست روانشناسی DMB مادران رو بزن. از جواب تست سوپرایز می شی، کلی از مشکلاتت می فهمی و راه حل می گیری.

تازه بعدش بازم بدون هیچ هزینه ای می تونی از مشاوره تلفنی با متخصص استفاده کنی و راهنمایی بگیری.

لینک 100% رایگان تست DMB

من الان ۲۷ سالمه.خونه ما کسی تو کار کس دیگه دخالت نمیکنه و من هم شاغلم.هرچی بخوام درست میکنم هرچی بخ ...

آفرین بهترین کارو می‌کنی 

حیف من صبح تا عصر دانشگاهم نمیشه برم سر کار 

این روزا میگذره اما به سختی

خانواده هرچقدرم خوب باشن ولی وقتی زندگیت جدا میشه راحتییی بنظر من تنها سفره ای ک با خیال راحت دستت م ...

دقیقا اینه مادر من همیشه داره شکر خدا ولی بیرون بریم ۵ هزار تومن سختشه خرج کنع همیشه من میخرم من میدم همیشه تازه افتخار میکنن که خواهر بزرگم و‌ مادرم دارن من نه خوشحالن انگار حس میکنم بینشون غریبه م خواهرم وقتی نداشت همیشه خدا پولام‌ خرج بچه های اون میشد از وقتی یکم وضعیتشون خوب شد چنام افاده ای میاد برای من اصلا رابطه نداره با من 

مامانم زنگش میزنم انگار مریضه گوشیو‌ جوری جواب میده ک نگم مثلا میایم‌اونجا ولی خودش کار داشته باشه شاد و‌شنگول حساب کتاب میکنه همش گدا صفتی خیلی بده خیلی ما دستمون تنگه ولی همسرم و‌خودم دلمون بزرگع باور میکنید اینکه خواهرم وضعیتش خوبه هزار شکر میکنم روزهای سختش گذشته باز به فکر داداشمم یه شغل خوب اینده خوب‌داشته باشه داداشم دستور میده مثلا ۵ میلیون امروز بزنید حسابم سریع میزنه غذا رو‌ دوس ندارم غذا بگید بیاد سریع من یادمه یه لباسو‌با گریه میخریدن برام الان دست شوهرمو ‌میبوسم بی منتم 

مامانم میان خونع ما دوس دارن بهترین پذیرایی کنم ولی وقتی ما میریم هرجی مرغ برای سوپ گردن ایناس میذاره برای ما شانسمون پدر شوهر مادر شوهرم خیلی بدتر از اینان

مامانم زنگش میزنم انگار مریضه گوشیو‌ جوری جواب میده ک نگم مثلا میایم‌اونجا ولی خودش کار داشته باشه ش ...

آدم باید دلش بزرگ باشه که این ربطی به وضع مالی نداره حالا من تک فرزندم و داداش ندارم بازم وضعم اینه به نظرم این به ذات پدر مادره نه تعداد بچه ها 

باز خدا رو شکر دیگه با پدر مادر زندگی نمیکنی وگرنه وضع سخت تر میشد 

این روزا میگذره اما به سختی

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز