یه ساله ازدواج کردم و اومدیم سر خونه زندگیمون ۴ سال هم عقد بودیم شوهرم خیلی دیگه اذیتم میکرد و حساس بود و همش بهم شک داشت منم از لجو لجبازی اینکه کاری نمیکنم و بهم شک داشت واقعی بهش خیانت کردم و با همکارم رفتم تو رابطه اون آقا هم عاشقم شده بود شدیدا و برام طلا کادو میاورد و اخرشم که رفتم سر خونه زندگیم وضع مالی شوهرمم اصلا تعریفی نداره الانم بیکار شده منم وقتی عروسی گرفتیم رابطمو با اون آقا تموم کردم و اونم خیلی خیلی گریه میکرد
الان درسته شوهرم وضع مالی خوبیم نداره و اخلاقشم بعد ازدواج صد برابر بهتر شد تا حدودی خیلی عذاب وجدان دارم نسبت بهش اینکه خیانت کردم بهش نمیتونم اصلا خودمو اروم کنم
سرزنشم نکنید