خودش س تا شوهر کرده اولین ازدواجش ۱۳ سالش بود بعد ۱۷ سال بعدم ۲۰ سال هر ۳ تاشو زیر ۲۰ سالگی کرد
من ۲۵ سالم بود ازدواج کردم ب من میگ ندیدی
اونقد فش های ناموسی بهم میده
احساس میکنم واقعا گناه دارم میکنم
بابامم از اون خرابتره بخاطر اینک باهاش شب بمونه
هرچی بشه میگه حق با مامانت
مارو بکشه هم بازم میگ حق با مامانت
خیلی ناراحتم خیلی
ینی واقعا از چشمم افتاد سر صبونه ی امروز بهم گفت
چرا نمیری از اینجا
چقد یاید تو و شوهر چندشتو تحمل کنم
جلو من اینو میگه جلو شوهرم هر روز میزنگه بهش میگه بیا اینجا ی آدم خیلی دو روییه
مادرم هفتاد سالشه خواهر 45ساله مجرد تو خونه دارم طفلک صداش درنمیاد مادرم هی راه میره میگه فلان مرد اینطوری نگام کرد فلان قرص خوردم سینه هام میجوشیدن اصلا حیا نداره
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
28 ثانیه پیش
28 ثانیه پیش
29 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
