من یادمه مدرسه دوره ی ابتدایی مدرسه مون جن داشت روی نیمکت وقتی زنگ تفریح می خورد می رفتیم حیاط با یه دستخط عجیب می نوشتن بزودی من و می بینید یدفعه یکی از بچه ها جیغ زد رفتیم دیدیم داره گریه می کنه می گه جنه میخواست خفم کنه همینطوری جیغ میزد گریه می کرد من خداروشکر ازون مدرسه اومدم بیرون خیلی هم قدیمی بود اگه شما هم خاطره ی ترسناکی دارید بگید