اینو همینجا یادتون باشه بعد نتیجه رو بهتون میگم
من با شوهرم وفا کردم جفا دیدم
محبت کردم بی اعتنایی دیدم
فداکاری کردم ظلم دیدم
صبوری کردم بداخلاقی دیدم
و...... حالا به همه اینا اعتیاد هم اضافه کنید
حالا از دیشب که بعد از یه هفته اومد رفت یه اتاق دیگه خوابید به خودم گفتم دیگه بسه دیگه تحقیر کافیه دیگه جوانیت رفت آرزوهات نابود شد و امید به زندگیت نا امید شد ۲۲ سال التماس کردی که شوهرت فقط قبول کنه که تو زنشی و در قبالت مسوولیت داره اما آب تو هاون کوبیدن بود حالا قسم خوردم دلسوزی رو بذارم کنار منم مثل خودش تند و تیز رفتار کنم منم دلم براش تنگ نشه منم براش زنگ نزنم پیامک ندم عشق رو ازش گدایی نکنم میخوام مثل خودش رفتار کنم بعداً نتیجه رو بهتون میگم در ضمن بارها مشاوره رفتم فایده نداشت طلاق هم نمیتونم بگیرم چون نمیخوام بچه هام فرزند طلاق بشن حداقل اگه پدر خوبی ندارن مادر خوبی داشته باشن.
