نمیدونم والا ولی چندین بار شده که جاریم بهمون گفته که شوهرش تو بعضی چیزا هیچ درکی نداره
مثلا ساعت ۸ شبه زنگ میزنه که فلانی شام پاشو بیا اینجا منتظریم
یا سری پیش مارو دعوت کردن ما ساعت ۸ و نیم رسیدیم جلو در باغ دیدیم هیچ کس نیست خودشون دیرتر از ما اومدن بعدشم همه فامیلای جاریم اومدن. خواهر و برادراش
انگار جاریم پا میشه خواهر برادراش رو دعوت میکنه برادرشوهرمم نمیدونم از رو لجبازیه چیه زنگ میزنه ما رو دعوت میکنه یه جوری هم میگه که شوهرم روش نمیشه بگه نمیایم وگرنه خودمونم سختمونه راهمون دوره ما تهرانیم اونا کرج