2777
2789
عنوان

ازدواج‌ با عشق

364 بازدید | 7 پست

کدوماتون با عشق ازدواج کردید شوهرتون کشته مردتون بود ولی بعد از ازدواج عوض شد . دیگه زیاد محبت نکرد؟

شوهر سابقم برام می‌مرد ،یه بار تو نامزدی سر یه موضوعی باهاش بهم زدم چنان گریه و زاری کرد و افسرده شد که خانوادش اومدن خواهش کردن که بهش یه فرصت بدم ، ولی همین آدم بعد از ازدواج شد یه آدم دیگه ، محبتش کمرنگ شد و بعدش اینقد اخلاقش بد شد که نتونستم بمونم باهاش . 

آدمی که طاقت نداشت یه ذره ازش دورتر بشینم خیلی راحت با طلاق کنار اومد .البته بعد از طلاق گاهی وقتا پیغامی میداد ‌‌زنگی میزد و‌ابراز دلتنگی می کرد ولی کلا یکی‌‌دیگه شد،. روابط خصوصی‌مون هم خیلی خوب بود در واقع همیشه حسرتشو میخوره هنوز ، 


الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

ما اتفاق بود كه هر چي اسمشو ميشه گذاشت ولي عشق نه ولي توش محبت بود دعوا هم بود و بايد ازدواج ميكرديم الان رابطمون خوبه و عشق هم اومده 

كاش از شاخه سرسبز حيات گل اندوه مرا ميچيدي.  كاش در شعر من اي مايه عمر  شعله راز مرا ميديدي
خب اینها نشانه ی خوبی نیست . ایشون حتما افسرده بودن توی دوران عاشقی و گریه

عینه بچه ها پاش‌و میکوبید زمین و‌گریه می‌کرد ، مثلا با دوستای دختر و‌پسرمون رفتیم رستوران یه عکس گرفتیم ، فرداش رفتم پیشش دیدم خیلی حالش بده گفتم چی شده ، عکسه رو‌نشونم داد گفت ببین دیشب تو عکس رفتی نزدیک فلانی ( پسره که دوستمون بود) نشستی از من فاصله گرفتی ،حتی به اینکه آستین لباسم به دستش خورده هم اشاره کرد،

افسردگی که داشت ،دوستاش بهم گفتن وقتی تو‌ رو دید زنگ زد بهمون گفت عاشق شدم، میگفتن خیلی روحیش داغون بود قبل از آشنایی ، همش افسرده و‌غمگین 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز