گاهی حس میکنم مقصر ازدواج نکردن داداشم منم چون دختر خواهر شوهرمو میخواست من مخالفت کردم

سلام خانواده شوهرم دختراشون از اینان که سوار شوهر میشن کارت و خونه و ماشینو همه چی به اسم خودشون میکنن شوهر ادم حساب نمیکنن . خلاصه این مهم نیست . مشکل اینجاست خواهر شوهرام خیلی تو زندگیم دخالت کردن و اذیتم کردن سر عروسیم آرایشگاه و لباس عروسم خودشون انتخاب کردن ،یعنی من یه چی دیگه انتخاب کرده بودم دقیقا ۹۰ رفتن عوض کردن ،بازم اینا به کنار ،دخترای خواهر شوهرم (۳ تا هستن ) خیلی اذیتم میکردن میومدن خونمون چرت و پرت میگفتن ،مثلا برادر شوهرم ۷ میلیون از شوهرم قرض گرفت دیگه پسش نداد ،مادر شوهرم گفت خب داداشته نده چی میشه مگه؟ منم به مادر شوهرم گفتم یعنی چی حق مارو بخوره چون داداشه؟مادر شوهرم داد زد سرم به تو چه ؟اصلا به زن چه ؟ یهو دختر خواهر شوهرم (همون که داداشم میخواستش) گفت راااااست میگه زندایی اخه به زن چه دخالت کنه ؟اصلا به شماها ربطی نداره؟منم گفتم عه؟پس چطور مامانت باباتو راه نمیده خونه میگه فقط کار کن حقوقت بیاد حسابم ،ولی من میگم ۷ میلیونمون پس بده ،ربطی بهم نداره ؟؟یا مثلا میومد خونمون میگفت خدا بده شانس دختر مردم چه خوشبخت شده ،بیچاره ۳ تا دایی هام بدبخت شد ، کلا همش کارش تیکه بود ،عین ننه شون .

خلاصه داداشم به بابام گفته بود این دخترو میخوام ،منم یکی دوبار گفتم عمرا بزارم اونو بگیره .

بعد دیگه حرفی ازش نشد . تا اینکه یه دختره دیگه دید گفت اینو بگیرید برام بابام نگرفت براش . الان دیگه لج کرده میگه زن نمیخوام هیچ وقت .

استوری های غمگین میزاره ،دلم آتیش میگیره (از داداشم دل خوشی ندارم ها داستان ها داره ) ولی میگم کاش اون موقع مخالفت نمیکردم دخترو میگرفت .

ولی واقعیت  اگه میگرفتش زندگی منم خراب میشد .

دختره خواهر شوهرم الان شوهر کرده . 

به نطرتون حق با من بود مخالفت کردم یا نه ؟

البته داداشم بخاطر من لج نکرده ، با بابام لج کرده ،میگه ثروت داشتی و خونه و ماشین برام نخریدی ،اون موقع که ۲۰ سالم بود برام زن نگرفتی الان دیگه دیره (۲۹ سالشه) .

بابامم میگه اها تو چشم بستی به ثروت من ،خودت برو کار کن بخر ، مگه من بابام چیزی برام خرید . 

البته بگم خانواده سمی دارم . مثلا بابام خسیسه ،به مامانم گفته این خونه که دو ساله کوبیدن ساختن بد پسرم ،خودمون دوتا بریم اتاق ته حیاط زندگی کنیم 😳 مامانمم گفته یه عمر با بدبختی زندگی کردم تازه خونه درست حسابی ساختیم بزارم برم اتاق ته حیاط؟بابامم گفته باشه پس زن براش نمیگیرم .

این وسط منم که غصه شون میخورم