خواب دیدم یه موجود به صورت مرد نزدیکم شد بعد نمیدونم چطوری وارد خونمون شد بعداً فهمیدم اصلا مرد نیست شبیه به زنه حامله بود منو اذیت میکرد تو خواب از پشت کمره یهو میومد نیشگونم میگرفت آنقدر دردناک که تا مغز استخونم درد میگرفت من به یه کوچیکم تو خواب همراهم بود تو خونه کلی زدمش اول بیهوش شد بعد یهو بیدار شد بعد من خیلی در عذاب بودم رفتم بیش یه نفر برام تو خواب رو برگه یه سری چیزا نوشت که تبدیل به یه سری چیز نقاشی مانند تبدیل شد نقاشیه ترسناک بود به سری نقاشی، صورتک های ترسناک با یه مداد بود خودکار چی بود مشکی پررنگ نوشته بود