من متاهلم ولی تنهام.شبا کنار دخترم میخوابم هیچ دست مردونه ای نیس ک بخوام بگیرم هیچ اغوش مردونه ای نیس ک با خیال راحت و احساس امنیتو ارامش بغل کنم.کسی نیس از روزمرگیا براش بگم.از صب با دخترم تو خونه مستاجری برا بی پولیو افسردگی دارم روزو شب میکنم چون شوهرم نه ساله داره خیانت میکنه و کساییو داره ک قربون صدقش برن و باهاشون وقت بگذرونه.من ی زن پر حسرتم پر عقده ک همرو شوهرم بهم داده ی زن افسرده پرخاشگر ی مادر بد.من یکیو تو قلبم دوسدارم ک همه جوره ممنوعه اس یکی ک حتی یبارم ندیدمش یکیک از خودم شیش سال کوچیکتره یکی ک شبی ک شوهرم با روسری خفم میکرد نذاشت قرص برنج بندازم.زندگیم خیلی مزخرفه اینا بخشیش بود.الانم pmsام قول افسردگی پاشو گذاشته رو خرخرم
الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!