دوستان من همونم که مادر شوهرم هر شب خونمون بود و خیلی اذیتم میکرد
چند وقتی باهاش قهر کردم و سر سنگین بودم خانوادمم قهر کردن
حالا به چند روزیه خیلی منت کشی میکنه و خیلی هوامو داره غذا میده بالا امروز رفته بود برام میوه و سبزی خریده بود ، به شوهرم گفته خیلی دلم تنگ شده بیام خونتون و همینطور واسه خونه مامانمم گفته دلش تنگ شده
خیلی اذیتمون کرده ولی حالا که دل تنگه من دلم نمیاد باهاش بد باشم
ولی مامانم همش دعوام میکنه میگه این دلش تنگ شده بیاد کرم بریزه و بهش روی خوش نشون نده و از این حرفا