پسرخالم یبار ازم خواستگاری کرد مامانم ردش کرد من دوسش دارم خیلی ولی نمیخوام باش ازدواج کنم گاهی اوقات میان خونمون میبینمش قلبم تند تند میزنه صورتم سرخ میشه اونم میفهمه میخنده پیام داد با این وضع تو باید بیای خواستگاری البته من جونمم براش میدم ولی اعتقاداش ناجوره واسه همین ردش کردم کاش اینجور آدمی نبود