حس ششمی اگه هستی بیا

حدسه عزیزم

اگر حس شیمی هستی میشه به منم کمک کنی . دچار مشکل بزرگی شدم 

یه نفر هست که همیشه کمکم میکنه الان درباره اش خیلی میدونم و میدونم چه آدم آسیب دیده و روان رنجوری هست . دارم سعی میکنم خیلی آروم متقاعد کنم درباره مشکلش صحبت کنه . 

خشم زیادی درونش داره ت نمیتونه این خشم و مهار کنه روزای ناراحتیش خشمش بیشتر میشه اما تو مرحله آنکارا.  میخواد بهم نشون بده همه چیز خوبه . انگار از وقتی غیرمستقیم به ناراحت بودن اشاره کردم بینمون هزار سال فاصله افتاد . 

میگی تهش چی میشه / آنا ام اسمش ح داره

ممنون ❤️❤️

😁 میتونی راجب ازدواجم بگی؟ اون ادم چطوره الان می بینمش؟

تا خودش نخاد تغییر نمیکنه فلنم رفته توی لاک دفاعی
حمید یا حامد اینطور مدلیه اسمش؟

غلطفا املایی داشتم 

میگم در مرحله انکار هست یه پوسته محکم دورش کشیده که ته اینکارو تباهی هست . نمیتونه راجع به ناراحتیش حرف بزنه و فقط تبدیل شده به خشم و عقده 

از طرفی انقدرررر تو روز بد من بهم کمک کرده که حس شرم دارم کمکش نکننم. خیلی درونش عقده آیه اما خودشو منطقی نشون میده 

حس میکنم توی محیط کاری اشنا میشین باهم
ن فلن 

نه حسین 

اولش انگار خیلی اعتماد.  داره ولی الان لج میکنه و خودشو محکم نشون میده.  از طرفی میدونم که کمک کردن بهش وظیفه آیه که دارم نمیتونم اینطوری ولش کنم بره باید بهتر بشه  

متوجه شدم عزیزم یکم بهش فضا بدین که بتونه تصمیم بگیره 

میدونه چی اذیتم میکنه هم تنها و منزوی هست هم یه دوست داره از خودش عقده ای تر . هم فکر میکنه کاری که داره با روح و روانش میکنه درسته . 

باشه ممنونم عزیزم . ببخشید 

عزیزم جدای حس ششم حس میکنم این ادم زخم دیده و از نشون دادن زخماش میترسه چون همیشه با بی رحمی رو به رو بده بهش فضا بده ولی نه طوریکه فکر کنه بیخیال شدی تا خودش بهت اعتماد کنه

ع چی اون چه فکری راجبم داره؟

ایشالله چیزی نمیشه سعی کنین حضوری باهاش صحبت کنین

چطوری فضا بدم . رابطمون خیلی منطقیه . از جنبه هایی حس میکنه من شبیهشم و باعث میشه بعضی وقت ها نشت اطلاعاتی بده و از زندگی شخصیش بگه از طرفی این حصار دورش خیلی سفت و سخته

فکر خاصی نداره حس میکنم تازگیا گره افتاده توی کارش بیشتر درگیر اوناست