مادر شوهرا همشون همینن موقع خوشی های آدم همه اش زهر می ریزن ولش کن مادر شوهر من خیلی خواست به بچه ام همه چی بده بی محلی کردم یعنی رسما انگار حرفشو نمی شنیدم چند بار که تو جمع خراب شد دیگه نکرد
یکم با هاش سر سنگین باس واحترام بزار زیادم تعارف نکن بمونه
نمیدونم وقتی می خواهید ازدواج کنید اینارو در نظر نمیگیرید
بنظرم حسادت کرده ب مادرت
اما اگه میخای آرامش داشته باشی وارد جنگ خانوادگی نشو.اومد عادی رفتار کن مثل قبل.مگه چقد پیش میاد ک مادرتو و مادرشوهرت بازم همو ببینن؟برای آرامش خودت بگذر
عزیزم من درکت میکنم الهی دردت بخوره تو سر مادرشوهرت الان که اومد سعی کن مثل همون اول باشی باهاش میدونم سختته ولی به هر حال مادر همسرته
به خاطر همسرت کوتاه بیا
خوب برا غذا که دیگه جای نگرانی نداری خیلی
برا رفت و آمدم و غذا هم شروع کن مثلا سبزی خورشت رو سرخ کن بزار فریزر
لوبیا هات رو بپز
نمیدونم بادمجون سرخ کن بزار فریزر مواد ماکارونی و لوبیا پلو رو آماده کن
میع طعم دار کن برای جوجه همه رو بزار فریزر که تایم کمی تو اشپزخونه باشی بیشتر کنار مادرشوهرم باشی هم باهاش حرف بزنی هم حواست به بچت باشه
من با اینکه دوقلو بودن و شرایط خیلی سخت، فقط هفته ای ۲ بار میگفتم مادر شوهرم بیاد چند ساعت کمک...یه بارم فقط گفت دمنوش زیره بده به بچه ، گفتم بادکتر باید مشورت کنم.
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
9 ثانیه پیش
9 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
