کمک خوشش اومده ازم یا نه با تجربه ها بگن

شرکتی ک کار میکنم دفتر دارم  ,بغل دفتر هم خانمی ک دوست شدیم باهم دفتر دارع ،باهم بیستر صحبت میکنیم ..

برقا میره روزی دوساعت..

میرم پیشش صبحا..

یه اقایی هم دوست صاحب شرکتشونه میاد پیشش ، میشینه منتظر رییسش..

میاد سرمیزنه..

یهو اومد منم اوونجا بودم ،سلام کرد منم جواب سلام دادم ..

کمی صحبت میکردم با اون خانم ، اونم مودب بود..

بعد یکم وایسادم ک زشت نباشع بگه من اومدم اون رفت..

بعد پرسیده ازش ک این دختر کیه چ دخترخوبی بود..

بعد ازچند روز دیروزم دیدم بغل دفترشون داره با تلفن حرف میزنه سلام احوالپرسی کرد بااینکه باتلفن حرف میزد .. منم رد شدم سلام کردم..

امروزم پیش خانمه بودم صحبت میکردم دیدم داره میاد از دور..

 منم رفتم دیگه..

امروزم  دوستم  دیر افتاد دفترش  نگران شدم ، گفتم اومدی خبر بده ببینم چ کردی..  اومد  بعد زنگ زد بیا..  اون دوست صاحب کادشم بازاونجا بود.. سلام علیک  کردم.. سرم خورده بود ب در گفتم در پایین  بود سرم  خور ب در ، آقاهه مودب و باشخصیت بود ولی شوخی کرد هی بابافکنم خون اومد ، گفتم عع ، گفت ن بابا شوخ هستن ..  میخای یخ بیارم برا گفتم ن.. 

بعد یکم صحبت کرد کار و بارشما چطوره گفتم دیگه نشتریاقبلو داریم الان نه..باهرکسی کارنمیکنیم.. چون خدشم مربوط ب همین کاربود..   بعد من احوال دوستموپرسیدم بهد اونم درمورد چندنفر ک من شناخت داشتم صحبت کرد و روزمرگی زندگی و اینچیزا..

بعد پرسید اهل کجایین اصالتا و  بعد چند دقیقه حرف تو حرف اومد دوباره پرسید چندتاخواهربرادرین ..

بعدگفت ایشالاسلامت باشین و این حرفا..

بعد که میخاست بره گفت ماشینت چرا نمیزنی تو سایع گعتم .. بعد گفت عع گربه رو سقفشه رفتم  نگا کردم دیدم الکی گفته ، دوستم گفت این شوخی میکنه هم خشکه..

بنظرتون همین اقاهه ب دوستم گفت  بگو بیاد یه بار حرف بزنه اینجا بشناسمش  ،چون جند بار فقط رد شد سلام کردیم..

یا نه..

کراش نیس؟