بچه ها بعد مدت ها جاریمو دیدم، انقدررررر لاغر شده بود که اولش نشناختمش! پرسیدم چیکار کرده که هم هرچیزی دوست داره میخوره هم این قدر لاغر شده اونم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم فستینگ گرفته منم زیره رو نصب کردم دیدم تخفیف دارن فورا رژیممو شروع کردم اگه تو هم میخوای شروع کن.
حالم از دلار بهم میخوره، از ریال بیشتر...گور پدر این زندگی، گور پدر هرکی که به ما ظلم کرد...تاوان بدهند یا ندهند چه فرقی به حال ما میکند؟؟؟ما خواهیم مُرد و همه آرزوهایمان را به گور خواهیم برد...اما خدایا یادت باشد ما تو را ندیدیم اما پرستیدیم، تو ما را دیدی اما انگار شتر دیدی ندیدی...ما را در این زندگی نکبت بار میان این لاشخورها و کفتارها و کرکس ها تنها رها کردی...ما فقط یکبار فرصت زندگی داشتیم که نشد، جبران نمی شود، تمام شد...یارب حساب نیست نگو بندگی نکرد، این بنده زنده بود ولی زندگی نکرد... (مجید کریمیان)
منم نظرم همینه حالا خودشو زده به ناراحتی که من خیلی دوست داشتم بیام ولی مجبورم بمونم با اینکه آنچنان ...
هر کی خونه خودش بمونه بابا چه اصراریه واسه یه شب
کارشان تفکیک است : زن را از مرد، عقل را از بدن، انسانیت را از جامعه...//////////////////////// آلبر کامو / یادداشت ها: با مرگش شادی وصف ناپذیری شروع میشد اما عذاب همین است:«آنها بموقع نمی میرند.».
من خانواده شوهرم میرفتن مسافرت با اینکه کار شوهرم جای دیگه بود اما میومد خونشون منم تو روز کلا از صبح تا شب میرفتم پسش هم بودیم غذا میپختیم و... شب هم برای شام و خواب میومد خونه ما
خب اخه میگم منو اولویت قرار نداده حالا حتما شب باید پیش خواهرش باشه؟با اینکه باباش هست
شمارو نمیدونم ولی من این کارشو الویت قرار ندادن نمی بینم
خب خواهرش تنهاس
شاید پدرشون شب بره جایی خونه نباشه
یا زود بخوابه و خواهرش تنها حوصله ش سر میره
سخت نگیر
حالم از دلار بهم میخوره، از ریال بیشتر...گور پدر این زندگی، گور پدر هرکی که به ما ظلم کرد...تاوان بدهند یا ندهند چه فرقی به حال ما میکند؟؟؟ما خواهیم مُرد و همه آرزوهایمان را به گور خواهیم برد...اما خدایا یادت باشد ما تو را ندیدیم اما پرستیدیم، تو ما را دیدی اما انگار شتر دیدی ندیدی...ما را در این زندگی نکبت بار میان این لاشخورها و کفتارها و کرکس ها تنها رها کردی...ما فقط یکبار فرصت زندگی داشتیم که نشد، جبران نمی شود، تمام شد...یارب حساب نیست نگو بندگی نکرد، این بنده زنده بود ولی زندگی نکرد... (مجید کریمیان)
آبجیش کوچیکه؟ منم مادر شوهرم جایی میرفت من خونشون میرفتم پدر شوهرهم اصلاً تو خونه نبود همش سرش دنبال کار خودش بود صبح میرفت تا شبا دیر وقت میومد منم پیششون میموندم ولی رفت و آمد زیادی خوب نیست توقع میاره