تا بچه بودم برای یک لقمه نون تو سرمون میزد و مدام آواره پایگاه و کلانتری بودیم الآنم از ترس خانواده شوهر کردم بلکم راحت شم خلاف نکنم چسبیدن به زندگی ۱اتاق مادرشوهر زندگی کردم با کم ساختم کار کردم پا به پاس بعد ۸سال خونه دارش کردم ولی بی عرضه ای عین بابام کار نمیکنه مث بابام آقا من چقدر بدبختم کاش هیچوقت بچه دار نمیشودم کاشش تو روی بچم شرمندم . مدام سر کمبوداش به منو بچم گیر میدم می‌کنه گریه میندازه آقا خستم چرا من نمیتونم یک نفس راحت تو ای زندگی بکشم ب والله آدم خوبیم با خدا هستم چرا روزم اینه حاجی من نمی‌خوام اینجوری زندگی کنم من راه پس و پیش ندارم اصلا
خب حداقل با یه ادم درست ازدواج میکردی دیگه
از چاله درومدی افتادی توو چاه؟
وقتی یه پدر و مادر زندگی خوبی واسه بچشون فراهم‌نمیکنن تقصیر خداست؟
شدم مثل آدمی ک بین دوتا سنگ محکم ک هی داره بهش فشار میاره گیر کرده هر لحظه میگم مردم دیگه بخدا یاد بچم میگفتم ک بدون من چی میشه دوباره چشمم صبح باز میکنم لعنت به بی پولی لعنت به بدبختی
الان از خودتون خونه دارین ؟ اگه اره خداروشکر
خودت برو سرکار فروشندگی خیاطی
آره همین خونه شد مشکل اول و آخر مون کارمون از دی دادیم شوهرم احساس کرد قصر داره و ب تن پروری و بیکاری و ساختن من عادت کرده انگار عادت کرده نخوریم نخریم بخدا نمیتونید درک کنید من چند ماهه گوشت تو خونم نیومده چرا چون اسنپ می‌ره اصلاصبا میگه گرمه زود میاد عصرا میگه ترافبکه در حد خرج ماشین و بنزین بچم پوسید تو خونه با قرآن ی سوپری می‌بره می من میخواد بارش بیاره برای یک آدامس دخترم سه ساعت التماسش می‌کنه به خودشم نمیاد انگار لج کرده هرچی میگم بیشتر تلاش کن
بنده خدا امشب داره با بچه کوچیک با کتک و دعوت سر چیز الکی گیر میده میگم ولش کن اشک بچه رو دراوردی میگه تو حرف بزنی آبرو ریزی میکنم تو دروغ همسایها من خیلی خانواده دارم از بچگی اینقدر تو جنگ اعصاب بودم صلاحی جز سکوت و گریه ندارم آدم سلیطه بازی نیستم
عزیزم 🥺
خدا به دلت آرامش بده
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
30 ثانیه پیش
30 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز