اره فقط سیگار بوده سیگار برگ بوده
از این که از تو ماشینش برداشتم توهین میدونه شایدم فکر میکنه خودم میخوام بکشم نمیدونم والا
ولی نمیدونم چطور رفتار کنم، اصلا به پدرشوهرم بگم که بعدا نگه خودت حواست به شوهرت نیست
بنظرم شوهرت مثل شوهره منه انگار انقد که تحقیر و اینا شده یادگرفته چجوری دست پیش بگیره که پس نیوفته توم اصلا محلش نده بهش بگو هرموقع آروم شدی باهم حرف می‌زنیم همین دیگه کلا نادیده بگیرش تا وقتیکه آروم بشه یا اینکه باید بلد باشی تو از اون پیش تر بگیری که من بلد نیستم متاسفانه
نه اول ببین کسی میدونه یا نه
چون من الان هیچکی جز دوستای شوهرم نمیدونن که شوهرم سیگاریه میدونم اگه باباش بفهمه حتی ممکنه تردش کنه اول ببین خانوادش میدونن یا نه بدونن هم بازم بنظرم لزومی نداره بهشون بگی چون کاری از دستشون برنمیاد
خوب همین کارت باعث میشه قید زندگیتو بزنی
پیام تهدیدشان نشون بدم رفتارشون بگم تا دو روز دیگه نگن تو حواست به شوهرت نبود الان مشکل من سیگار نیست انقدر بکشه تا بمیره از رفتارهاش تهدیدهاش نداشتن حس امنیت خسته ام انقدر بهش بی اعتمادم که امکان خیانت هم میدم
تند رفتار کردن و لجبازیهاتون
تند رفتار کردن و لجبازیهاتون
عزیزم چرا انقد حواست به خانواده شوهرته؟! اصلا چه اهمیتی داره حرفاشون؟! چرا باید مسائلی که مربوط به خودتون دوتاست و بین خودتونه رو ببرید پیشه یکی دیگه مطرح کنید که اصلا هیچ ربطی بهش نداره
کسیکه بخواد حرفه بی مورد بزنه توجیهش رو پیدا میکنه تو هرکار نکنی نمیتونی جلو دهن شو بگیری پس ول کن
انرژی تو متمرکز کن رو زندگی خودت و مشکل خودتو شوهرت به هیچکی م کارنداشته باش
تو که میشناسیش اینا فقط یه تهدیده عملی که نمیکنه
بزار بگه تا خالی بشه آروم بشه بعد باهم صحبت کنین درموردش
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
31 ثانیه پیش
32 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
