2777
2789

بچه ها نزدیک ۷ سال از ازدواجم با ایشون میگذره 

حالا چیزایی که هیچ وقت برام عادی نشد و نتونستم بپذیرم اینا بود:

توانایی مشورت دادن عاقلانه رو نداره نزدیک ۳۰ سالش هست اما مثل پسر بچه ۱۰ ساله است( از بچکی با مادرش تنها بزرگ شده و پدرش فوت شده توی نوزدای)

یعنی من هزارو یک مشکل برام سرکار پیش اومد و میگم بنظرت چیکار کنم میگه نمیدونم یا اگه خیلی اصرار کنم یه نظر کاملا الکی میده و به درد من نمیخوره باورتون میشه مجبورم زنگ‌بزنم به دوستم که اون از همسرش بپرسه و بهم بگه؟؟ 

یکی دیگه این که : کلا رفتارش مثل مردا با جذبع و اعتماد به نفس نیست . خیلی موارد رو راحت و سرسری میگیره مثل اینکه یه شب شبکار بود و من تا ۴ صبح زنگ زدم که بیینم سالم رسیده ولی نگاه گوشیش نکرده بود

همین که نمیتونم باهاش مشورت کنم نمیتونم بهش تکیه کنم داره روانی ام میکنه

بنظرتون موندن تو همچین زندگی خوبه


خدایا امیدم تویی.نا امیدم نکن 

شما ی زن مستقل هستی و همسرت کاملا وابسته ..خوب این موضوع بعد ۷سال یادت اومده ؟؟ازدواج موفق ازدواج یه که با تفاوتهای هم کنار بیاید و بپذیرید قرار نیست همه چیز باب میل یک طرف باشه ...ببخشید واقعا مسخره بود موضوع طلاق بخاطر این مسأله باشه شایدم دلیل دیگه ای واسه خودت داری البته

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
توسط   mnbvgy  |  21 ساعت پیش